استبداد غولهای فناوری
نویسنده: جاش هاولی
مترجمان: امیرعباس رکنی، حمید حائری
نشر صاد
استبداد غولهای فناوری
نویسنده: جاش هاولی
مترجمان: امیرعباس رکنی، حمید حائری
نشر صاد
در سپتامبر سال ۲۰۱۹، مارک زاکربرگ به دیدن من آمد. او خودش را در جمعیتی از لابیستها و افراد «امور دولتی»، دوربینها و فریاد خبرنگاران محاصره کرده بود. کلّ نمایش افراد برجستهٔ فناوری بزرگ همانجا در طبقهٔ دوم ساختمان اداری سنا در کاخ کنگره تشکیل شده بود. زاکربرگ میخواست در مورد فیسبوک (هدیهٔ خود به جهانیان) صحبت کند و اینکه چرا (به گفتهٔ خود) این غول بزرگ فناوری کاملاً مستحق تمام بخششها و محافظتهای ویژهای است که دولت ایالات متحده به آن اعطا میکند.
ما در یک اتاق باریک و بر سر یک میز بلند یکدیگر را ملاقات کردیم؛ او در یک طرف، من در طرف دیگر و تنی چند از کارکنان هریک از ما حاضر بودند. نور از پنجره بالا به درون اتاق میتابید. ما چنان بودیم که گویی در حال مذاکره در مورد نتیجهگیری دربارهٔ برخی از آتشسوزیهای جهانی هستیم، هرچند این نشست به پایان خصومتها منجر نشد. زاکربرگ تقاضای دیدار را تقریباً دو ماه قبل مطرح کرده بود. تا آن زمان من تنها چند ماه در مجلس سنا حضور داشتم. من جوانترین عضو مجلس سنا بودم و بیشتر زمان خود را به مسئلهٔ فناوریهای بزرگ اختصاص داده بودم. چند هفته پس از سوگندخوردن، حمایتهای جدیدی را برای کودکان در فضای آنلاین و حقوق جدید والدین برای محافظت از حریم خصوصی خانوادهٔ آنها پیشنهاد کردم.۱ من محدودیتهایی را برای ویژگیهای اعتیادآور فناوری و اصلاحاتی را برای مقابله با سانسور سیاسی در حوزهٔ فناوری پیشنهاد کردم.۲ این حرکت ادامهٔ تلاش من بهعنوان دادستان کل میسوری برای تحقیق در مورد فیسبوک (و گوگل) در خصوص نقض قوانین ضد انحصار و حمایت از حقوق مصرفکننده بود.۳ من اوّلین دادستان ایالتی در کشور بودم که چنین تفحصی را انجام دادم. شرکت فیسبوک از این امر خوشحال نشد.
زاکربرگ در ابتدا پیشنهاد داد که ما در کالیفرنیا، در مقرّ او در «سیلیکون ولی» دیدار کنیم. من مخالفت کردم. هدف زاکربرگ از جلسهای مانند این، نشاندادن اهداف آینده بود، اما هدف من مقابله با او در مورد مسئلهٔ واقعی موردبحث، یعنی قدرت انحصار او بود. قصد نداشتم به مقرّ فرماندهی فیسبوک بروم تا در بخشی از عکسهای سازمانی حضور داشته باشم. من پیشنهاد کردم که در میسوری (خانهٔ من) ملاقات کنیم. ما سرانجام در مورد محل ملاقات، دفترم در سنا واقع در واشنگتن را انتخاب کردیم. وقتی زاکربرگ بعدازظهر آن روز در سپتامبر به درِ اتاق من رسید، یک روز یا مدت بیشتری از حضور وی در پایتخت میگذشت. او ملاقاتهای خود را برگزار میکرد و میزبان ضیافتهای شام منحصربهفرد بود. من همیشه از تعداد سناتورها و نمایندگان کنگره که دعوتهای او را میستودند متعجّب بودم. جلسهٔ ما در دفترم با پایان فریبندگی توهینآمیز وی ختم شد.
میتوانستم ببینم که او آمادهٔ مجابکردن من بود. رفتاری مؤدبانه داشت، لحنش صبور و توجیهکننده بود، او حتّی آمادهٔ امتیازدادن بود. وی اذعان کرد که فیسبوک به اشتباه اقدام به حذف یک گروه مخالف با سقط جنین با نام «Live Action» کرده است. وی گفت ما اشتباه کردیم و افزود که این یک مشکل سیستماتیک است. وی گفت ما در فیسبوک مشکل تعصب داریم و قول اقدام برای رفع تعصبات سیاسی را داد. وی همچنین با اشاره به مسئلهٔ حریم خصوصی گفت که میخواهد از بچهها در فضای آنلاین محافظت کند و متعهد شد که قدمهای جدیدی برای حل مسئلهٔ رو به رشد اعتیاد آنلاین بردارد.
بهطور خلاصه، دستور کار وی این بود که فیسبوک را به یک شهروند نمونه در مقیاس سازمانی تبدیل کند. تنها کاری که او از سنا میخواست که انجام دهد این بود که هیچ کاری نکند، از آن دور بماند و اجازه دهد فیسبوک کشتی خود را درست کند. یا اگر سنا تمایل به انجام کاری داشت، مقررات مربوط به حفظ حریم خصوصی را از همان جنسی که فیسبوک قبلاً از آن پیروی میکرد، وضع کند و اطمینان حاصل کند که آنها را برای شرکتهای کوچکتر، شرکتهای تازهتأسیس و غیره نیز اعمال میکند تا مبادا رقابت از کنترل خارج شود.
در این زمان بود که تصمیم گرفتم به اصل موضوع برسم. من گفتم شما در مورد رقابت، حریم خصوصی و پایاندادن به سانسور ناعادلانه صحبت میکنید، اما این انحصار شماست که به شما قدرت انجام همهٔ آن کارها را میدهد، پس بیایید جدی باشیم. تطمیع و خرید رقبا را متوقف کنید، رقابت گلوگاهی۴ (نابودکنندهٔ رقبا) را پایان دهید، ثابت کنید که آمادهٔ تغییر هستید، به انحصار خود پایان دهید: اینستاگرام و واتساپ را بفروشید و امپراتوری فیسبوک را درهم بشکنید.
زاکربرگ به دنبال این چالش لحظهای ساکت نشست و چند پلک زد. همراهان بانفوذ دولتی او در صندلیهایشان اخم کردند. میتوانستم ببینم که به هیچیک از شامهای خصوصی پرزرقوبرق با مارک دعوت نمیشوم. لحظهای بعد پاسخ داد. لحن صبورانهٔ او به خشم تبدیل شد. وی گفت: «من نمیدانم باید چه بگویم! این مضحک است، چنین اتّفاقی نخواهد افتاد.» و این پاسخ بیانگر کلّ موضوع بود.
فیسبوک قصد نداشت از انحصار خود دست بکشد. فیسبوک یکی از قدرتمندترین شرکتهای آمریکایی از زمان شکوفایی دوران طلایی از یک قرن قبل بود و قصد تسلیم قدرت با میل و رغبت را نداشت. این شرکت و سایر سکوهای فناوری بزرگ (گوگل، توییتر، آمازون و اپل) میخواستند اقتصاد آمریکایی و کلّ کشور را اداره کنند و تا سپتامبر سال ۲۰۱۹ به شکلی فزاینده در موقعیت انجام چنین کاری بودند. هنگامیکه در برابر میز مارک زاکربرگ، عالیجناب غارتگر امروزی نشسته بودم، تنها چیزی که به فکرم میرسید این بود که آمریکا دوباره وارد دوران انحصارگران شده است. آنها به همان اندازهای که یک قرن پیش برای جمهوری ما و مردم عادی مخرب واقع شدند، قدرتمند و تهدیدآمیز بازگشته بودند و همانطورکه در آن هنگام تئودور روزولت و هموطنان مورداعتمادش با انحصارگران مبارزه میکردند، اکنون دوباره به کسی مانند روزولت نیاز داشتیم.
من تئودور روزولت را میشناختم و چند سال قبل در مورد او نوشته بودم. در نبرد خود با انحصارگران بهعنوان دادستان کل و سپس در سنا فهمیدم که بار دیگر به دوران رئیسجمهورهای دوران آغازین تأسیس آمریکا بازخواهیم گشت. سخنرانیها و دعوت او برای دفاع از جمهوری را مرور کردم؛ آری، جمهوری. از دیدگاه روزولت، جمهوری آمریکا صرفاً شکلی از حکومت نبود، بلکه راهی برای تحقق آزادی بود. آرمان حکمرانی به شیوهٔ جمهوری در آمریکا، سبکی از زندگی بر اساس شأن و منزلت افراد عادی و حکومتی وابسته به قدرت و استقلال شهروندان معمولی بهشمار میرفت. روزولت معتقد بود که آزادی به معنی رهاکردن شهروندان به حال خود نیست. آزادی در دیدگاه وی، یعنی آنکه افراد جامعه به شکل فعّالی در ادارهٔ جامعه مشارکت داشته و بر اساس این همافزایی دولت و ملت، آیندهٔ جامعهای که روزولت آن را خانه مینامید، ساخته شود.
مشکل این بود که تئودور روزولت در تمام آن سالها موفق نبود. علیرغم شهرت وی بهعنوان یک مبارز علیه انحصارطلبی، هرگز نتوانست کاملاً انحصارطلبان را از بین ببرد؛ درعوض، این افراد بانفوذ شرکتی بودند که موفق شدند بازسازی کامل اقتصاد آمریکا را که حول شرکتهای غولپیکر سازمان یافته بود، به ملت تحمیل کرده و همراه با آن، الگوی زندگی آمریکایی بازسازیشده را نیز بر مردم تحمیل کنند. این نسل اوّل افراد بانفوذ شرکتی، میراثی ماندگار اما شکبرانگیز بهجا گذاشتند: آنها آمریکا را با تقسیمبندیهای جدید بین مدیریت و کار، میان طبقهٔ حرفهای و کارگران عادی، سلسلهمراتبی کردند. آنها اقتصاد را متمرکزتر کردند و قدرت را در چند شرکت بزرگ و در دست صاحبان آنها تثبیت کردند. صاحبان این شرکتها، آمریکا را جهانیتر کرده و سرمایه و تجارت بینالمللی را کلید زدند. آنها صدای شهروند عادی جامعه و سیاست را به نفع نخبگان تحصیلکرده و حرفهای کاهش دادند.
بهطورخلاصه، آنها یک اقتصاد سیاسی کاملاً جدید به آمریکا بخشیدند، چیزی که برخی از مورخان آن را لیبرالیسم شرکتی مینامند.۵ ما هنوز پس از گذشت یک قرن با این پدیده و با پیامدهای آن زندگی میکنیم. ظهور انحصارگران جدید یکی از این پیامدهاست. شرکتهای بزرگ فناوری، نمایندهٔ امروزی همان سارقان پرنفوذ محسوب میشوند که در حال ازبینبردن رفاه و قدرت از میان جامعهٔ بزرگ ما و ایجاد یک الیگارشی جدید هستند. آنها این کار را با سرقت دادههای شخصی کاربران انجام میدهند و با استفاده از یک شبکهٔ گستردهٔ نظارت دیجیتال، همه چیز را از مراجعهٔ شخص به وبسایت گرفته تا سفر وی و فشار هوای موقعیت مکانی او را ردیابی میکنند. آنها این کار را با بلعیدن مشارکتهای خلاقانهٔ افراد و محصولشان انجام میدهند و اطلاعات را بیوقفه در طبقهبندی «حوزهٔ عمومی» علامتگذاری میکنند تا بتوانند آنها را در ماشینهای بزرگ دادهٔ خود که توسط کدهای فوق سرّی موسوم به الگوریتمها اداره میشوند، بارگذاری کنند.
نتیجه این است که شرکتهای بزرگ فناوری با کلاندادههای خود و خدمات رایگان که در وهلهٔ اوّل بهمنظور جمعآوری دادهها مورداستفاده قرار میگیرد، مدام درآمد بیشتری کسب میکنند. این درحالی است که طبقهٔ کارگر، کوچک و ضعیف میشود و سقوط میکند. اما این همهٔ ماجرا نیست. مدل تجاری شرکتهای بزرگ فناوری اساساً مبتنی بر جمعآوری دادهها و تبلیغات است که به معنای ابداع روشهایی برای دستکاری افراد بهمنظور تغییر رفتار آنها و سپس فروش این فرصت به شرکتهای بزرگ است. نتیجه؟ اقتصاد اعتیاد که بهمنظور فروش و جمعآوری دادههای بیشتر برای نگهداشتن ما در اینترنت تا حدّ امکان و تاآنجاکه ممکن است طراحی شده است. در همین حال، شرکتهای بزرگ فناوری بهطور فزایندهای کانالهای ارتباطی شخصی و سیاسی، اخبار و تجارت را در این کشور کنترل میکنند.
غولهای فناوری مانند افراد بانفوذ شرکتی یک قرن پیش، خود را در ظاهر بهعنوان پیشگامان اقتصاد جدید -در این مورد، اقتصاد اطلاعات با انعطافپذیری و انتخاب بیشتر برای کارگران- معرفی میکنند. درحالیکه چنین نتیجهای حاصل نشده است. اقتصاد شرکتهای بزرگ فناوری توسط چند غول اداره میشود که از دادهها و اطلاعات ما برای بهدستآوردن ثروت استفاده میکنند و درحالیکه رقابت را از بین میبرند، بهمنظور محافظت از خود در برابر چالشها و خطر تغییرات، سعی در جلب توجه و حمایت دولت میکنند.
به کمترین نمونه از قدرت آنها توجه کنید:
فیسبوک: ۹۹ درصد از بزرگسالان آمریکایی کاربر شبکههای اجتماعی، از فیسبوک استفاده میکنند.۶ این عدد تقریباً برابر با ۷۰ درصد از کلّ بزرگسالان کشور است. این آمار صرفاً به پلتفرم اصلی فیسبوک تعلق دارد. شرکت فیسبوک همچنین مالک اینستاگرام، واتساپ و فیسبوک مسنجر نیز هست و با ایجاد یک پایگاه کاربری بسیار بزرگ میتواند بهتنهایی جریان اطلاعات را در ایالات متحده تغییر دهد. جریانهای خبری اکنون اخبار خود را برای توزیع در فیسبوک بهینه میکنند و هنگامیکه این کار را انجام نمیدهند، یا وقتیکه فیسبوک بهصورت ناگهانی الگوریتم خود را تغییر میدهد تا محتوای آنها را کمرنگ کند،۷ از دور خارج میشوند. سیاستمداران مبالغ هنگفتی را (بیش از تلویزیون، رادیو یا هر بستر دیگری) صرف تلاش برای یافتن رأیدهندگان در فیسبوک میکنند.
اگر نگوییم که گوگل از فیسبوک قدرتمندتر است، بیشک به همان اندازه قدرت دارد. از هر ده جستوجوی اینترنتی در آمریکا، نُه مورد از طریق موتور جستوجوی گوگل انجام میشود. در نظر بگیرید که چه تعداد آمریکایی اکنون از گوگل برای بهدستآوردن اطلاعات اوّلیهٔ خود در مورد همه چیز -از آبوهوا گرفته تا ورزش تا رویدادهای فعلی- استفاده میکنند. توانایی گوگل برای هدایت محتوای مصرفی ما بیسابقه است.۸ مرورگر گوگل کروم، ۶۸ درصد از سهم بازار جهانی دسکتاپ و ۶۳ درصد از بازار مرورگر تلفن همراه را در اختیار دارد.۹ اندروید، سیستم عامل تلفن همراه متعلق به این شرکت ۸۵ درصد از سهم بازار تلفنهای هوشمند را در سراسر جهان در اختیار دارد.۱۰ حتّی گوگل مپ (نقشه) نیز بسیار فراگیر است و ۶۷ درصد از بازار نقشهٔ هوشمند در تلفنهای همراه را در اختیار دارد.۱۱ گوگل بیشتر از هر شرکت دیگری دقیقاً میداند کاربران کجا هستند و با چه کسی چهکاری انجام میدهند و بیش از هر نهاد دیگری توانایی شکلدادن به برداشتهای اوّلیهٔ آمریکاییها از هر موضوعی را دارد.
توییتر در نوع خود یک قدرت در بخش رسانههای اجتماعی است و با داشتن صدها میلیون کاربر، توانایی خاصی در شکلدادن به اخبار فوری و نظرات روزنامهنگاری دارد.۱۲
آمازون، دیگر شرکت بزرگ فناوری است. این شرکت تا سال ۲۰۲۰ دارای ۱۲۶ میلیون مشترک در سرویس آمازون پرایم خود بود که بیش از یکسوم جمعیت کشور را شامل میشود.۱۳ در همان سال آمازون حداقل ۴۰ درصد از کلّ فروش آنلاین در آمریکا را به خود اختصاص داد.۱۴ این امر به آمازون حجمی از قدرت نابودسازی خردهفروشان محلی را میدهد که شرکتهای تجاری بزرگ پیشازآن هرگز خوابش را نیز نمیدیدند.
در مورد اپل، امپراتوری آیفون و فروشگاه اپاستور متعلق به این غول فناوری سالانه حدود ۵۰۰ میلیارد دلار در تجارت اپلیکیشن سهم دارد. این موضوع به همراه توانایی تأثیر در طراحی، بازاریابی و مدیریت هر برنامهٔ ارائهشده برای فروش روی آیفون رقم خورده است.۱۵
غولهای فناوری بااینهمه نفوذ و اینهمه قدرت چه میکنند؟ تقلیل آمریکاییها به قشری ضعیف در کشور خودشان. تکنولوژی با نظارت بیوقفه و دستکاری رفتاری، حریم شخصی شهروندان را از آنها سلب میکند. تکنولوژی کنترل شهروندان بر دارایی، یعنی دادههای شخصیشان را در اختیار میگیرد؛ سپس فناوری علیه سلامت اجتماعی و روانی ما وارد جنگ میشود. بخش انبوهی از تحقیقات نشان میدهد که آمریکاییها و بهویژه نوجوانانی که وقت بیشتری را در اینترنت میگذرانند، از افرادی که این کار را انجام نمیدهند، غمگینتر، اجتماعگریزتر و در برابر اعتیاد و خودکشی آسیبپذیرترند. مدل تجاری شرکتهای بزرگ فناوری، یعنی اقتصاد اعتیاد، سلامت عاطفی و روانی آمریکاییها را مختل میکند.
پلتفرمهای فناوری با دستکاری در اخباری که آمریکاییها میبینند و تأثیر در تصمیمگیریهای سیاسی آنها، کنترل آمریکاییها بر زندگی خود را به روشهای دیگری از بین میبرند. تا سال ۲۰۱۹، فیسبوک به خود میبالید که میتواند نتایج انتخابات را تغییر دهد. اندرو بوسورث، معاون بخش واقعیت افزوده و مجازی فیسبوک -که در دفتر مرکزی شرکت او را «Boz» صدا میزنند- ادعا کرد که درواقع فیسبوک بود که دونالد ترامپ را در سال ۲۰۱۶ رئیسجمهور کرد. بوز در سال ۲۰۱۹ از دوستان فیسبوکی خود در سراسر شرکت در یک پست پرسید: «آیا فیسبوک مسئول انتخابشدن دونالد ترامپ بود؟» من فکر میکنم پاسخ مثبت است. او معتقد بود که ترامپ میتواند در سال ۲۰۲۰ دوباره پیروز شود و بازهم از فیسبوک تشکر کند. او نوشت: «استفاده از ابزاری که برای تغییر نتیجه در دسترس ماست، وسوسهانگیز است.»۱۶ این نتیجهٔ یک انتخابات دموکراتیک است. در روزهای منتهی به رأیگیری ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰، بهنظر میرسید فیسبوک و توییتر مصمم به تلاش بودند. هر دو پلتفرم، روند انتشار گزارش نیویورک پست در مورد جزئیات سودهای غیرقانونی خارجی توسط پسر جو بایدن، هانتر و ادعای دخالت احتمالی جو بایدن را سانسور کردند. سکوها تا پایان انتخابات از مطرحشدن ماجرا جلوگیری کردند. اندرو بوسورث به همکارانش گفته بود که سکوی فیسبوک مانند حلقهٔ قدرت کتابهای تالکین بود.۱۷ این پلتفرم میتواند بر همهٔ آنها حکومت کند و در این مورد بر رأیدهندگان حاکم باشد.
تحقیقات حرف او را تأیید میکنند. رابرت اپستین روانشناس در ژوئن ۲۰۱۹ در کنگره شهادت داد که بر اساس تجزیهوتحلیل خود، «اگر این شرکتها همه از یک نامزد حمایت کنند، میتوانند ۱۵ میلیون رأی بیشتر را بدون اطلاع کسی و بدون هیچ نشانهای به سبد رأی آن نامزد منتقل کنند.»۱۸
با توجه به توان شرکتهای بزرگ فناوری و سودی که شرکتها از آن میبرند، جای تعجّب نیست که فناوری حاضر است تقریباً برای حفظ آن هر کاری انجام دهد. کمیسیون تجارت فدرال، تحقیقات فیسبوک را از اوایل سال ۲۰۱۱ به دلیل اتهامات مربوط به دریافت و پخش اطلاعات شخصی مشتریان آغاز کرد.۱۹ فیسبوک سرانجام پذیرفت که برای این اقدامات جریمهٔ سنگینی بپردازد، اما هشت سال بعد به دلیل نقض شرایط توافق و تداوم دریافت اطلاعات شخصی و خصوصی مشتریان خود، دوباره در مظان اتهام قرار گرفت. اینبار فیسبوک پنج میلیارد دلار بابت اعمال خود پرداخت، اما درعینحال از پذیرفتن اقدامات مجرمانه بهصورت رسمی امتناع کرد.۲۰
در همین حال، در سال ۲۰۱۹ دادستانهای اتحادیهٔ اروپا (EU) جریمهای بیسابقه و چندمیلیارددلاری را به دلیل نقض قوانین ضد انحصار مربوط به تبلیغات گوگل تعیین کردند: گوگل از مشتریان سفارشدهندهٔ تبلیغات خواسته بود تا با امضای قرارداد متعهد شوند که برای سالیان متمادی تبلیغات خود را از طریق دیگر سکوها منتشر نکنند.۲۱ این جریمه در پی وقوع دو مورد دیگر، یکی در سال ۲۰۱۷ و دیگری در سال ۲۰۱۸ وضع شد که در آن موارد گوگل از موتور جستوجوی خود برای هدایت مصرفکنندگان به پلتفرم خرید خود استفاده کرده و سپس بهطور جداگانه سازندگان تلفنهای اندروید را مجبور به نصب برنامههای گوگل بهصورت پیشفرض کرده است.۲۲ همهٔ این تلاشها برای پیشیجستن از رقباست. اتحادیه اروپا درمجموع ۹.۳ میلیارد دلار جریمهٔ ضد انحصار وضع کرد.۲۳ در پی این اتّفاق، دادستانهای ضد انحصار در اروپا تحقیقاتی مشابه را برروی آمازون شروع کردند.۲۴
بسیاری از شواهد نشان میدهد که همین اتّفاق در ایالات متحده نیز رخ میدهد. به همین دلیل است که من تحقیقات ضد انحصار گوگل را بهعنوان دادستان کل میسوری در سال ۲۰۱۷ و اندکی پسازآن، تحقیقات مشابهی راجع به فیسبوک را آغاز کردم. در آن زمان من نتوانستم حتی یک دادستان ایالتی دیگر را ترغیب کنم که در مبارزه با انحصارگران به من بپیوندد، اما تا سال ۲۰۱۹ تمام پنجاه ایالت به همراه وزارت دادگستری ایالات متحده با تفحص ضد انحصار گوگل موافقت کردند و سرانجام در پاییز سال ۲۰۲۰ یک پروندهٔ رسمی ضد انحصار علیه این شرکت تشکیل شد.۲۵
قدرت شرکتهای بزرگ فناوری که بر تسلط آنها بر اطلاعات، اخبار، تجارت و مدل کسبوکار اعتیادآور و دستکاریشدهٔ آنها مبتنی است، نهتنها تهدیدی برای اقتصاد طبقهٔ کارگر و فرهنگ ماست، بلکه خطری جدّی برای جمهوریت محسوب میشود. تسلط غولهای فناوری، حکومت مردمی متشکل از مردان و زنان عادی بر مفهوم «میانهٔ بزرگ آمریکایی»۲۶ را تهدید میکند. این غارتگران مدرن بانفوذ، تهدید به متمرکزکردن قدرت در دست عدهای معدود میکنند، درحالیکه استقلال، موقعیت اقتصادی و نفوذ فرهنگی دیگران را تضعیف میکنند. آنها نقطهٔ اوج لیبرالیسم شرکتیاند که یک قرن پیش توسط اوّلین افراد پرنفوذ شرکتی ایجاد و ازسوی نخبگان اداره شد.
در دوران تئودور روزولت بسیاری از آمریکاییها به نام آزادی در مقابل بلندپروازیهای افراد پرنفوذ شرکتی مقاومت کردند. آنها یک سنّت قدیمی را بهیاد داشتند که به بنیانگذاران آمریکا مربوط و در قرن نخست زندگی آمریکایی نهادینه شده بود؛ سنّتی که برای شخصیتهای سیاسی و جنبشهای عمومی از توماس جفرسون تا پوپولیستها الهامبخش بود. این سنّت بر قدرت مرد و زن عادی و سهم آنها در «حکومت مردم بر خود»۲۷ تأکید داشته و برخی اوقات جمهوریخواهی نامیده میشد. «انحصارشکنان»۲۸ آمریکا در دورههای پیشین از این سنّت برای مقاومت در برابر شرکتها استفاده میکردند.
سنّت جمهوری از قدرتهای شرکتی در مقیاس بزرگ ترس داشت. جمهوری از ادغام ثروت و امتیاز در دست چند نفر میترسید. جمهوریخواهی از اقتصاد تولیدکنندگان مستقل حمایت میکرد و طرفدار سیاستهای گستردهٔ حمایت از طبقهٔ کارگر بهعنوان مسئلهٔ غالب در کشور بود. جمهوریخواهی، کارگر را نجیب و ارجمند میدید و آنها را بهعنوان بهترین شهروندان معرفی میکرد. این سنّت اصرار داشت که آزادی مستقیماً با توانایی شهروندان عادی برای مشارکت در حکومت خود، اظهارنظر در مورد سیاست و جامعه ارتباط دارد. این همان جمهوری است: «حکومت مردم بر خود توسط مردم عادی در دفاع از سبک زندگی معمولی و عادی.»
بهیادآوردن سنّت جمهوریخواهان در روزگار ما سختتر است. در قرنی که از دورهٔ تئودور روزولت میگذرد، لیبرالیسم شرکتی به فلسفهٔ عمومی حاکم بر چپ و راست تبدیل و توسط هر دو حزب اصلی پذیرفته شده است. پیروزی لیبرالیسم شرکتی یادآوری نتایج نامطلوب قدرت متمرکز را چه در دولت و چه در شرکتهای خصوصی دشوارتر کرده است. لیبرالیسم شرکتی متحد، درک اینکه چرا با ظهور انحصارگران جدید و ادامهٔ زوال طبقهٔ کارگر مستقل، آزادی تهدید میشود، دشوارتر و مبارزه با آن را نیز سختتر ساخته است.
تمام این دشواری بهخاطر آن است که مبارزه با شرکتهای بزرگ فناوری، این انحصارگران جدید، باید درنهایت با تکیه بر میراث پیشینیان در برابر لیبرالیسم شرکتی صورت پذیرد. تمرکز اصلی کتاب پیش رو بر همین موضوع است. من در صفحات بعدی تاآنجاکه میتوانم خطراتی را که شرکتهای بزرگ فناوری برای همهٔ ما ایجاد میکنند، بیان میکنم: مدل اعتیاد، نظارت و سرقت داده، تهدید آنها برای کودکان و سلامت روانشناختی فرزندانمان، سانسور و نوع غارتگرانهٔ جهانیسازی.
بحث دربارهٔ این است که ما باید با فناوری بزرگ مقابله کنیم و قدرت آن را بشکنیم؛ اما بیش از این باید توجه داشت که ما باید در جایی موفق شویم که نسل قبلی انحصارشکنان شکست خوردند. ما باید بازسازی زندگی آمریکایی بر مبنای لیبرالیسم شرکتی را بهچالش بکشیم. افراد پرنفوذ حوزهٔ فناوری به کمک یک ایدئولوژی بهقدرت رسیدهاند که قدرت بزرگ و متمرکز را در اقتصاد و دولت میستاید. این ایدئولوژی رابطهٔ بین آزادی و قدرت مردم برای مشارکت در «حکومت مردم بر خود» را قطع میکند. درحقیقت، عقاید لیبرالیسم شرکتی، قدرت افراد عادی را بهکلی نادیده میگیرد و مسئلهٔ دولت و قدرت جامعه را به متخصصان و طبقهٔ نخبگان تحصیلکرده واگذار میکند. بیش از یک قرن از تسلط این تفکر میگذرد و زمان آن رسیده که هژمونی آنها پایان یافته و ما بار دیگر جمهوری خود را بازپس گیریم.
برای انجام این کار، ما باید درک کنیم که چگونه به این نقطه رسیدهایم. برای مقابله با فناوری بزرگ باید سوابق افراد بانفود حوزهٔ فناوری و بازطراحی رژیم آمریکا توسط صاحبنفوذان چپاولگر در گذشتهٔ آمریکا را متوجه شویم؛ فقط در این صورت است که واقعاً خواهیم توانست وضعیت فعلی خود را درک کرده و راه خود را بهسوی تغییر پیدا کنیم.
بنابراین، داستان من از اوایل قرن گذشته، با جاهطلبیهای اوّلین دزدان بانفوذ و با تلاش ناموفق تئودور روزولت برای متوقفکردن آنها آغاز میشود. اگر شانس بیاوریم، هنوز ممکن است بتوانیم از جمهوری دفاع کنیم.
“Senators Hawley and Markey Introduce Bipartisan Legislation to Stop Internet Companies from Spying on Children,” announcement by office of Senator Josh Hawley, March ۱۲, ۲۰۱۹, https://www.hawley.senate.gov/senators-hawley-and-markey-introduce-bipartisan-legislationstop-internet-companies-spying-children
“Sen. Hawley Introduces Legislation to Curb Social Media Addiction,” announcement by office of Senator Josh Hawley, July ۳۰, ۲۰۱۹, https://www.hawley.senate.gov/sen-hawley-introduceslegislation-curb-social-media-addiction; “Senator Hawley Introduces Legislation to Amend Section ۲۳۰ Immunity for Big Tech Companies,” announcement by office of Senator Josh Hawley, June ۱۹, ۲۰۱۹, https://www.hawley.senate.gov/senator-hawley-introduces-legislation-amendsection-۲۳۰-immunity-big-tech-companies.
Jack Suntrup, “Hawley Launches Investigation into Facebook as Fallout over User Data Continues,” St. Louis Post-Dispatch, April ۲, ۲۰۱۸, https://www.stltoday.com/news/local/govtand-politics/hawley-launches-investigation-into-facebook-as-fallout-over-user-datacontinues/article_e۵۳۲e۷۲f-b۷۴۴-۵c۶f-۹۹۹۰-۹۷۳۷۷۷۴d۲۰۶f.html; Timothy B. Lee, “Why Google Should Be Afraid of a Missouri Republican’s Google Probe,” Ars Technica, November ۱۴, ۲۰۱۷, https://arstechnica.com/tech-policy/۱۱/۲۰۱۷/conservative-backlash-a-missouri-republican-isinvestigating-google/.
throttling competition
See, e.g., Martin J. Sklar, “Woodrow Wilson and the Political Economy of Modern United States Liberalism,” Studies on the Left (Fall ۱۹۶۰); James Weinstein, “An Obituary for the Progressive Movement,” American Quarterly ۲۲ (Spring ۱۹۷۰), ۲۶; James Weinstein, the Corporate Ideal in the Liberal State, ۱۹۰۰–۱۹۱۸ (Boston: Beacon, ۱۹۶۸).
“Social Media Fact Sheet,” Pew Research Center, June ۱۲, ۲۰۱۹, https://www.pewresearch.org/internet/fact-sheet/social-media/. See similar analysis based on older figures in Dina Srinivasan, “the Antitrust Case against Facebook: A Monopolist’s Journey towards Pervasive Surveillance in Spite of Consumers’ Preference for Privacy,” Berkeley Business Law Journal ۱۶, no. ۱ (۲۰۱۹): ۳۹–۱۰۱, https://lawcat.berkeley.edu/record/۱۱۲۸۸۷۶?ln=en, ۸۴.
Mathew Ingram, “the Facebook Armageddon,” Columbia Journalism Review (Winter ۲۰۱۸), https://www.cjr.org/special_report/facebook-media-buzzfeed.php.
“Search Engine Market Share United States of America,” Statcounter, https://gs.statcounter.com/search-engine-market-share/all/united-states-of-america.
esktop Browser Market Share Worldwide,” Statcounter, https://gs.statcounter.com/browsermarket-share/desktop/worldwide; “Mobile Browser Market Share Worldwide,” Statcounter, https://gs.statcounter.com/browser-market-share/mobile/worldwide.
“Smartphone Market Share,” IDC, September ۱۴, ۲۰۲۰, https://www.idc.com/promo/smartphone-market-share/os.
Riley Panko, “the Popularity of Google Maps: Trends in Navigation Apps in ۲۰۱۸,” the Manifest, July ۱۰, ۲۰۱۸, https://themanifest.com/mobile-apps/popularity-google-maps-trends-navigationapps-۲۰۱۸
Paul Briggs, “Global Twitter Users ۲۰۱۹,” Emarketer, December ۱۲, ۲۰۱۹, https://www.emarketer.com/content/global-twitter-users-۲۰۱۹
Figure estimated by Consumer Intelligence Research Partners. See Fareeha Ali, “Amazon Prime Has ۱۲۶ Million Members in the US,” Digital Commerce ۳۶۰, October ۲۶, ۲۰۲۰, https://www.digitalcommerce۳۶۰.com/article/amazon-prime-membership/.
Pippa Stevens, “this Breakdown of Retail Sales Shows Why Amazon Is Leading the Stock Market,” CNBC, May ۱۵, ۲۰۲۰, https://www.cnbc.com/۱۵/۰۵/۲۰۲۰/this-breakdown-of-retailsales-data-shows-why-amazon-is-leading-the-stock-market.html.
Kif Leswing, “Apple Says Consumers and Advertisers Spent More than $۵۰۰ Billion through Apps Last Year,” CNBC, June ۱۵, ۲۰۲۰, https://www.cnbc.com/۱۵/۰۶/۲۰۲۰/apple-consumersadvertisers-spent-۵۱۹-billion-through-apps-in-۲۰۱۹.html
“Lord of the Rings, ۲۰۲۰ and Stuffed Oreos: Read the Andrew Bosworth Memo,” New York Times, January ۷, ۲۰۲۰, https://www.nytimes.com/۰۷/۰۱/۲۰۲۰/technology/facebook-andrewbosworth-memo.html
Ibid.
Robert Epstein, “Why Google Poses a Serious threat to Democracy, and How to End that threat,” testimony before the U.S. Senate Judiciary Subcommittee on the Constitution, June ۱۶, ۲۰۱۹, https://www.judiciary.senate.gov/download/epstein-testimony.
“Facebook Settles FTC Charges that It Deceived Consumers by Failing to Keep Privacy Promises,” Federal Trade Commission, November ۲۹, ۲۰۱۱, https://www.ftc.gov/newsevents/press-releases/۱۱/۲۰۱۱/facebook-settles-ftc-charges-it-deceived-consumers-failing-keep.
“FTC Imposes $۵ Billion Penalty and Sweeping New Privacy Restrictions on Facebook,” Federal Trade Commission, July ۲۴, ۲۰۱۹, https://www.ftc.gov/news-events/press-releases/۰۷/۲۰۱۹/ftcimposes-۵-billion
“Antitrust: Commission Fines Google €۱.۴۹ Billion for Abusive Practices in Online Advertising,” European Commission, March ۲۰, ۲۰۱۹, https://ec.europa.eu/commission/presscorner/detail/en/IP_۱۹_۱۷۷۰.
“Antitrust: Commission Fines Google €۲.۴۲ Billion for Abusing Dominance as Search Engine by Giving Illegal Advantage to Own Comparison Shopping Service,” European Commission, June ۲۷, ۲۰۱۷, https://ec.europa.eu/commission/presscorner/detail/en/IP_۱۷_۱۷۸۴; “Antitrust: Commission Fines Google €۴.۳۴ Billion for Illegal Practices Regarding Android Mobile Devices to Strengthen Dominance of Google’s Search Engine,” European Commission, July ۱۸, ۲۰۱۸, https://ec.europa.eu/commission/presscorner/detail/en/IP_۱۸_۴۵۸۱.
For dollar equivalent of euro total at the time of the third fine’s announcement see James Vincent, “Google Hit with €۱.۵ Billion Antitrust Fine by EU,” the Verge, March ۲۰, ۲۰۱۹, https://www.theverge.com/۱۸۲۷۰۸۹۱/۳/۲۰۱۹/۲۰/google-eu-antitrust-fine-adsense-advertising.
“Antitrust: Commission Sends Statement of Objections to Amazon for the Use of Non-Public Independent Seller Data and Opens Second Investigation into Its E-Commerce Business Practices,” European Commission, November ۱۰, ۲۰۲۰, https://ec.europa.eu/commission/presscorner/detail/en/ip_۲۰_۲۰۷۷.
“Justice Department Sues Monopolist Google for Violating Antitrust Laws,” Department of Justice, October ۲۰, ۲۰۲۰, https://www.justice.gov/opa/pr/justice-department-sues-monopolistgoogle-violating-antitrust-laws
شهرهایی مانند لکسینگتون و مردمی که در آنجا زندگی میکنند، آمریکای میانه را تشکیل میدهند. اما میانهٔ بزرگ آمریکا چیزی بیش از یک جغرافیاست، این مفهوم به قلب جامعهٔ آمریکا اشاره دارد: کشاورزان و معلمان، مکانیکها و تاجران و مردم عادی که شخصیت این کشور را شکل دادهاند.
self-government
the trust-busters