واکاوی پدیدهٔ روسپیگری در رمانهای فارسی دورهٔ پهلوی
نویسنده: کامران پارسینژاد
نشر صاد
واکاوی پدیدهٔ روسپیگری در رمانهای فارسی دورهٔ پهلوی
نویسنده: کامران پارسینژاد
نشر صاد
انتشارات صاد این کتاب را ویراسته و برخی عبارتها و بسیاری از جملهبندیها و نیز رسمخط نگارنده را در آن دگرگون و رسمالخط خود را اعمال کرده است.
این اثر را تقدیم میکنم به استادان بزرگوار و بیهمتای خودم که در این مسیر مرا آموختند و راهنمایی کردند:
جناب دکتر محمدجواد زاهدی
سرکار خانم دکتر شهناز صداقتزادگان
سرکار خانم دکتر پروانه دانش
پژوهش حاضر که در گونهٔ «جامعهشناسی ادبیات» قرار میگیرد، بهمنظور تحلیل محتوای پدیدهٔ روسپیگری در رمانهای دورهٔ پهلوی به انجام رسیده است. در این پژوهش ده رمان مطرح و مهمی که در دورهٔ پهلوی پدیدهٔ روسپیگری را درشتنمایی کردهاند تحلیل محتوا شدهاند تا ضمن دستیازیدن به علل و عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تأثیرگذار بر پدیدهٔ روسپیگری، شرایط زندگی، ویژگیهای صنف اجتماعی، محیط کنشگری و نقش و کارکرد روسپیان در رمانها بازنمایی بشود. روش تحقیق، کیفی از نوع تحلیل محتوا میباشد. واحدهای تحلیل در این تحقیق روسپیان، قوّادان و طیف مختلف افرادی در جامعه هستند که مسبب اصلی روسپیشدن دختران و زنان میباشند. انتخاب این رمانها بر اساس مضمون اصلی موردنظر تحقیق همان روسپیگری و تنوّع مباحث مهم و بدیع پیرامون علل روسپیگری است. بهزعم نویسندگان ده رمان، «ازدواج اجباری و زودهنگام»، «طلاق»، «کمتجربگی، ناآگاهی و بیسوادی دختران»، «سنّت و خرافات»، «نقشآفرینی مردان شهوتپرست در اغفال دختران»، «یکنواختی زندگی و عدم فعّالیتهای اجتماعی زنان»، «پایینبودن سطح فرهنگی جامعه و نهاد خانواده»، «زیبایی زنان»، «خیابان و محلههای خاص»، «عدم حمایت قانون»، «سوءاستفادهٔ صاحبمنصبان»، «برگزاری مهمانی خواص»، «فقر و بیکاری» و «جاهطلبی دختران» از عوامل مهم و تأثیرگذار بر پدیدهٔ روسپیگری بهحساب میآیند. نویسندگان دورهٔ پهلوی ضمن همذاتپنداری با روسپیان، آنان را بیگناه دانسته و لاجرم جامعه و صاحبمنصبان را عامل اشاعهٔ پدیدهٔ روسپیگری قلمداد میکنند.
بهطورکلّی «روسپیان» به افرادی اطلاق میشوند که بدون رعایت عرف و قوانین حاکم بر جامعه، برای امرارمعاش و کسب درآمد و دریافت پول و یا کالا اقدام به تنفروشی میکنند. روسپیگری یا به تعبیری تنفروشی از دیرباز بهعنوان یکی از مهمترین مسائل اجتماعی و انحرافات بشری شناخته شده است. متأسّفانه مورخین و مستندنگاران در گذر زمان آنچنانکه توقّع میرود به ثبت حقایق تاریخی پیرامون روسپیگری نپرداختهاند. کمبود اطلاعات و منابع معتبر در این وادی باعث میشود تا پژوهش و تحقیق دقیق و جامع دراینارتباط با مشکلات و موانع عدیدهای روبهرو بشود (مدنیقهفرخی، ۱۳۹۸: ۲۷). در پی آن سؤالات بسیاری همواره پیرامون زنان روسپی و شرایط خاصی که موجب شده تا در مقاطع تاریخی مختلف اقدام به تنفروشی کنند مطرح بوده و است که هنوز به بسیاری از آنها پاسخ دقیق و مشخصی داده نشده است. در این شرایط دستیازیدن به علل بروز تنفروشی و بالطبع اقدام به جلوگیری از اشاعهٔ آن کار سادهای نیست؛ چه برسد به اینکه بخواهیم با روسپیان همذاتپنداری کنیم و به ابعاد شخصیتی، روحی و احساسی آنان باتوجهبه فرهنگ و باورهای قومیای که در آن پرورش یافتهایم، اشراف پیدا کنیم. توجه به این مسئله ضروری است که برای تقابل با اینگونه مفاسد اجتماعی و برای ارزیابی دقیق وضعیت روسپیان در جوامع مختلف میبایست به تحلیل دقیق روسپیگری از زمان باستان تاکنون روی آورد هرچند که میزان اندوخته و دادههای موجود دربارهٔ این معضل اجتماعی اندک باشد. ازاینرو دستیافتن به وضعیت روسپیگری در هر دوران و مقطع زمانی خاص، از اهمیت زیادی برخوردار است.
یکی از پرتنشترین دوران تاریخی ایران دورهٔ پهلوی است که اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور دچار تحوّل و دگردیسی عظیمی میشود. بازتاب و پیامدهای تحوّلات بزرگی چون مدرنیتهٔ رضاشاه، همچنان در جامعهٔ امروز ما قابلحس است. یکی از مسائل اجتماعی دورهٔ پهلوی، پدیدهٔ روسپیگری است که در آن دوران خاص شکل و شمایل دیگری نسبت به دورههای پیشین پیدا میکند. لذا آگاهی و شناخت پدیدهٔ تنفروشی در دورهٔ پهلوی از ارزش و اهمیت بسزایی برخوردار است.
در ارتباط با مفاسد اجتماعی، خاصه انحراف زنان تنفروش برخی از صاحبنظران جامعهشناس و روانشناس چون هارولد گرینوالد»۱، «آنتونی گیدنز»۲، «رابرت مرتون»۳، «دیوید کاپلان»۴، «تالکوت پارسونز»۵، «بنجامین جیمز سادوک»۶ و «اروینگ گافمن»۷ نظریههای مهم و تأثیرگذار خود را مطرح کردهاند. گافمن بر اساس نظریهٔ «برچسبزنی» خود به داغ ننگی اشاره میکند که بر پیشانی زنان روسپی مینشیند و باعث میشود تا روسپیان مصائب و مشکلاتشان دوچندان شود. درعینحال برچسبی که روسپیان ازسوی جامعه میخورند گاه باعث میشود دیگر نتوانند به آغوش جامعه بازگردند. آنتونی گیدنز نیز بر اساس نظریهٔ برچسبزنی گافمن کجرویهای اجتماعی حاصل از تلاش برای رهایی از فقر و رویآوردن به روسپیگری را مطرح کرده است. پارسونز نیز بر پایهٔ نظریهٔ «کنترل انحرافات اجتماعی» تنفروشی زنان را تبیین کرد. همچنین مرتون بر اساس نظریهٔ «فشار» به این نکتهٔ مهم اشاره داشت که برخی گروهها و ساختارهای اجتماعی با تحت فشار قراردادن برخی افراد جامعه، آنان را وادار به کجروی اجتماعی میکنند. کاپلان به فقدان عشق مادری در بروز روسپیگری اشاره دارد. همچنین کاپلان و سادوک مشترکاً به آزار جنسی و خانوادههای نابسامان دختران نوجوانی اشاره دارند که بعدها تنفروشی میکنند (همان، ۱۳۹۸: ۱۶ و ۱۷).
قابلذکر است ادبیات داستانی در تبیین و شناسایی مسائل اجتماعی و بهتصویرکشیدن پیامدهایش نقش مهمی را ایفا کرده است. رماننویسان بهخوبی توانستهاند گوشههای پنهان تاریخ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... جهان را آشکار کنند. به همین دلیل است که بسیاری از رمانهای معتبر جهان چون جنگ و صلح، بینوایان، آنا کارنینا، دکترژیواگو، برادارن کارامازوف، غرور و تعصّب و... روایتگر رویدادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ارزشمندی هستند که تاریخ توان ثبت آنان را نداشته است. تاریخ قادر نیست به رویدادها و حوادث جزئی اما درعمل مهم بپردازد و بهدرستی توصیفگر شرایط زندگی روسپیان باشد. تاریخ نمیداند بهراستی این طیف از زنان با چه مشکلات بزرگی رودررو بودهاند. دراینمیان، روسپیگری و روسپیان هم دستمایهٔ خوبی برای خلق رمانهای اجتماعی در جهان بودند. در ایران هم تعداد قابلتوجهی از نویسندگان دورهٔ پهلوی، روسپیگری را محور اصلی داستان خود قرار دادند؛ اما متأسّفانه تاکنون اینگونه آثار در یک پژوهش متمرکز، تحت عنوان تحلیل محتوای روسپیگری در رمانهای دورهٔ پهلوی موردبررسی قرار نگرفته است. لازم به ذکر است تاکنون مسئلهٔ روسپیگری در وادی علم جامعهشناسی توسط افراد مختلفی ارزیابی شده است؛ اما در گسترهٔ «جامعهشناسی ادبیات» پژوهشی تحت عنوان روسپیگری در رمانهای فارسی در هیچ دورهٔ تاریخی تحلیل محتوا نشده است. برایناساس پژوهش فوق بدیع و تازهنفس است. دراینراستا، میتوان به زیرساخت جامعهٔ دگرگونشدهٔ پهلوی دست یافت. مناسبات حاکم میان مردم و طیف افرادی که با ماجرای تنفروشی در ارتباط بودند در این پژوهش موردتوجه قرار گرفته است. مکانهای محل اقامت روسپیان، افرادی که به آنها رجوع میکردند، نوع پوشش، خوردوخوراک و بهطورکلّی فرهنگ و رسمورسوم حاکم بر جامعه و فضای روسپیخانهها بهدقّت واکاوی و بررسی شده است. جدای از مسائل مطروحه، تفاوت عمدهٔ زنان عادی و زنان تنفروش و اینکه در چه شرایطی روسپیان وارد بازار تنفروشی شدهاند حائز اهمیت است. علل و عوامل مهم و سرنوشتسازی چون فقر، نداشتن حامی، سنّت و خرافات، عدم حمایت قانون، اوضاع نابسامان دوران، ازدواج اجباری، ناآگاهی و بیسوادی دختران، نداشتن فعّالیت اجتماعی، ظهور جوانان تازهبهدورانرسیدهٔ فکلی، همسران ناباب، جاهطلبی دختران، وضعیت نابسامان خانواده، زیبایی زنان، طلاق و... همهوهمه در پژوهش اخیر مدنظر قرار گرفته است.
توجه به این مسئله ضروری است که روسپیگری یکی از مسائل اجتماعی تاریخ بشر بوده و هست. این پدیده همواره تأثیر و پیامدهای مخربی چون ترویج فحشا و فساد بر جامعهٔ روزگارخود و آیندهٔ اجتماعی دارد. تنفروشی از دیرباز در میان جوامع مختلف بشری رواج داشته است. قدمت روسپیگری را به دورانی نسبت میدهند که بشر با کشاورزی، بردهداری و زمینداری آشنا شد. در این دوران نقش جدیدی به زنان تفویض شد و آن تلاش برای رضایت مردان و ارضای امیال شهوانی آنان بود. با بهقدرترسیدن مردان و کسب درآمدهای بسیار، روسپیگری که همان در اختیار قراردادن تن برای نفع مالی است، رواج یافت. متأسّفانه تاکنون این آسیب اجتماعی گریبانگیر بشر بوده و باتوجهبه نوع واکنش حکومتها پنهان و آشکار گشته است (مدنیقهفرخی، ۱۳۹۸: ۱۳).
باید این مسئله را مد نظر داشت که میان تمایل جنسی زنان و روسپیگری تفاوت وجود دارد. روسپیان غالباً برای گریز از فقر و گرسنگی و برای امرارمعاش و نجات خانوادهٔ خود، اقدام به فروش تن خود میکنند و در ازای آن پول یا کالا دریافت میکنند؛ اما زنانی که بدون دریافت پول به دلایل مختلف با مردان رابطهٔ جنسی برقرار میکنند روسپی خوانده نمیشوند.
همانطور که ذکر شد، در خصوص شکلگیری روسپیگری و ترویج فحشا در جهان، اطلاعات کافی و دقیقی وجود ندارد. بهرغم اینکه روسپیگری یکی از کهنترین انحرافات و آسیبهای اجتماعی بهحساب میآید، پژوهشگران و مورخین در طی قرون مختلف آنچنان در قید ثبت رویدادهای پیرامون روسپیان نبودهاند. ازاینرو کمبود اطلاعات دقیق و علمی موجب رواج باورهای اشتباه دراینارتباط شده است (همان: ۱۵). برایناساس، میطلبد تا برای دستیازیدن به شناخت بیشتر در این حوزه از وادی ادبیات، خاصه ادبیات داستانی بهرهمند شد. بیشک تاریخ اجتماعی میتواند تنها بخشی از حقایق و رویدادهای تاریخی را ثبت و روایت کند. تاریخ قادر نیست به جزئیات پیرامون مسائل گوناگون بپردازد و غالباً تنها روایتگر مسائل مهم و بنیادین است. درواقع این گونهٔ ادبی یعنی «ادبیات داستانی» است که میتواند با ریزبینی و جزئینگری خاص خود به بسیاری از حقایق بهظاهر کوچک اما مهم اجتماعی اشاره کند و روایتگر مسائلی باشد که تاریخ توجهی به آنها نمیکند.
رمانهای اجتماعی در ایران از سال ۱۳۰۰ شمسی به بعد خلق شدند. در این پژوهش رمانهای اجتماعی دورهٔ پهلوی (۱۳۰۰ تا ۱۳۵۷) که موضوع اصلیشان پدیدهٔ روسپیگری و علل و عوامل بروز فحشا و فساد بوده از منظر جامعهشناختی تحلیل شدهاند. یکی از شخصیتها و تیپهای مطرح در رمانهای آن دوران «زنان روسپی» بودند. شرایط زندگی، مصائب، باورها و علل روسپیشدن آنها در بستر رمانهای زمانه، درشتنمایی شده است. درواقع نویسندهٔ آن دوران که تحتتأثیر ادبیات رمانتیک فرانسه بودند، تمام تلاش خود را کردند تا میان مخاطب آثارشان و زنان روسپی حس همذاتپنداری ایجاد کنند. این در حالی بود که عموم مردم نگاه بدبینانهای به زنان روسپی داشتند و گمان میکردند زنان تنفروش آگاهانه و با خواست قلبی خود عمل میکنند. در چنین شرایطی، نویسندگان دورهٔ پهلوی چهرهٔ دیگری از شرایط حاکم بر جامعه و زنان روسپی نشان دادند. به باور رماننویسان، این افراد غالباً خواسته به وادی روسپیگری کشیده نشدهاند و علل و عوامل زیادی سبب شد تا بازار فحشا در ایران داغ شود. آنان تمام همّ خود را مصروف تشریح شرایط اجتماعی حاکم بر دوران پهلوی و زندگی روسپیان کردند. درعینحال سعی کردهاند میان مخاطب و روسپیان رابطهٔ حسی برقرار کنند. قابلذکر است نویسندگان دورهٔ پهلوی بیشتر مستندنگار هستند تا ادیب و نویسنده. این افراد هرچند که به علم جامعهشناختی و سایر علوم مرتبط چون تاریخ و سیاست اشراف نداشتند؛ اما سعی کردند در حدّ توانشان پدیدهٔ روسپیگری را توصیف کنند و علل روسپیشدن دختران بیگناه را مطرح کنند. رماننویسان آن دوران جدای شرح نقش و کارکرد روسپیان، گاهی خود مستقیماً وارد ساحت داستان شده و ضمن تحلیل اوضاع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به ارائهٔ راهکار مبادرت ورزیدند.
نکتهٔ قابلتعمّق این است که در این رمانها عوامل مهمی چون مدرنیزاسیون، تجدّدگرایی، گسست اجتماعی، مهاجرت به شهرهای بزرگ، فقر مطلق، فرار دختران و سرخوردگیهای ناشی از کمبود محبّت ... مطرح نشده است؛ چراکه غالب نویسندگان آن عهد جدای اینکه در رشتههای علوم انسانی تخصّص نداشتند، خود جزء طبقهٔ مرفه و خاص بودند و لاجرم چندان آشنایی با فضای روستایی، طبقهٔ محروم جامعه و مصائب پیرامونشان نداشتند. بااینحال بسیاری از علل روسپیگری چون طلاق، فرصتطلبی جوانان و دولتمردان، عدم حمایت قانون، کمتجربگی وناآگاهی دختران، عدم فعّالیت اجتماعی زنان و نقش سنّت و عرف در کشیدهشدن دختران و زنان بهسمت روسپیخانهها در رمانها مطرح شده است. نکتهٔ قابلتعمّق این است که غالب نویسندگان به نقش سنّت و ناآگاهی دختران و محدودیتهایشان بیشتر از سایر علل مطرحشده تأکید داشتهاند. باید به این مسئله توجه داشت که شناخت، ناشی از برخورد انسان با محیط و جامعه است. هر فردی به تناسب با شرایط زندگی خود یعنی برخوردهایی که با محیط دارد به درجهای از شناخت نائل میشود (آریانپور، ۱۳۵۴: ۳۳). در آن دوره که سایهٔ سنگین سنّت بر جامعه به شدت حس میشد، دختران ارتباطی با محیط پیرامون خود نداشتند. همین مسئله باعث میشد تا دختران بهراحتی گمراه بشوند. با تمام این اوصاف، ازآنجاییکه تحلیل جدّی و دقیقی در این حوزه شکل نگرفته است، دستیازیدن به اطلاعات و دستاوردهای نویسندگان رمانهای دورهٔ پهلوی که بهزعم خود پدیدهٔ روسپیگری را درشتنمایی کردهاند، ضروری است.
در این تحقیق مهمترین مسئله این است که پدیدهٔ روسپیگری در ده رمان موردنظر چگونه تصویر شده است؟ چه تعریفی از روسپی، روسپیگری و انواع روسپیان در دورهٔ پهلوی مطرح بوده است؟ روسپیان، شرایط زندگی آنها و قوانین حاکم بر روسپیخانهها چگونه توصیف شدهاند؟ چه علل و عوامل مهمی بهزعم نویسندگان رمانها بر بروز پدیدهٔ روسپیگری تأثیرگذار بودهاند؟ نویسندگان رمانهای آن دوره به چه عوامل مهم فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مؤثری بر پدیدهٔ روسپیگری اشاره کردهاند؟ محیط کنشگری روسپیان چگونه در آثار بازنمایی شده است؟ باورها و دیدگاههای مردم در ارتباط با روسپیان چگونه به تصویر درآمده است؟
تأکید مجدد بر این مسئله ضروری است که پژوهش پیرامون یکی از بزرگترین مسائل اجتماعی جهان یعنی روسپیگری امری بسیار مهم و تعیینکننده است. خاصه اینکه روسپیگری در یکی از حساسترین دوران تاریخی ایران موردارزیابی قرار گرفته باشد. در دورانی که ایران شاهد تحوّلات عظیم اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بنیادینی بوده و تأثیر آن هنوز در بستر جامعهٔ کنونی مشهود است. دستیازیدن به علل پیدایش پدیدهٔ روسپیگری، بررسی مصائب و معضلات پدیدآمده در جامعهٔ دورهٔ پهلوی و تشریح زندگی و وضعیت روسپیان از اهمیت زیادی برخوردار است. باید به این مسئله توجه داشت که شکل و شمایل روسپیگری در دورهٔ پهلوی نیز چون سایر تحوّلات عظیم اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دچار دگردیسی و استحاله میشود. جمعآوری و تجمّع زنان در محلههای خاص باعث شد تا تغییرات عمدهای ازجمله نوع روابط روسپیان و مخاطبانشان، پدیدارشدن شغلهای مرتبط با روسپیگری، امرارمعاش، رجوع طیفهای مختلف جامعه به آنان، تغییر بافت شهری در بستر جامعهٔ آن دوران پدید آید.
باید این مسئله را مد نظر داشت که تنفروشی خود بهتنهایی یک معضل بزرگ اجتماعی بهحساب میآید؛ مخصوصاً در ایران که با قوانین شرعی و دینی منافات دارد و احکام سنگینی دراینخصوص وضع شده است. بیشک فساد حاصل از روسپیگری پیامدهای خطرناکی دارد و با سایر آسیبهای اجتماعی چون نابودی شاکلهٔ خانوادهها، جنایت، اعتیاد، بیماریهای مقاربتی و ازدواجهای اجباری پیوند اندامواری برقرار میکند. برایناساس داشتن آگاهی و شناخت در ارتباط با معضلات و پیامدهای این پدیده کمک زیادی به کنترل جرائم و مفاسد اجتماعی میکند (قهفرخی، ۱۳۹۸: ۱۴۳-۱۳). برای دستیافتن به چنین هدفی واکاوی رمانهای خلقشده در آن دوران بیتأثیر نیست. بسیاری از نویسندگان ادبیات داستانی دورهٔ پهلوی تمام همّ خود را مصروف شرح مصائب و مشکلات روسپیان کردهاند و مضمون اصلی داستانهای خود را به این مقوله اختصاص دادهاند. جالب این است که غالب نویسندگان آن دوران درصدد ایجاد حس همذاتپپنداری و همدردی مردم با روسپیان بودهاند و سعی کردهاند از منظر روسپیان به زندگی و سختیهای آن نگاه کنند.
بهمنظور تحلیل آثار یادشده در ابتدا باید دید تا چه میزان نویسندگان توانستهاند به مسائل پیرامون پدیدهٔ روسپیگری و زندگی و مشکلات آنها دست یابند. بررسی روسپیگری در آن مقطع زمانی بر اساس رمانهای نوشتهشده میتواند بسیاری حقایق پنهان مرتبط را آشکار کند. حقایقی که مورخین و مستندنگاران از آن باز ماندهاند. مطالعه و تحلیل ده رمان منتخب میتواند کار بسیار مهم و ارزشمندی باشد تا پدیدهٔ روسپیگری و وضعیت زندگی روسپیان را بهتر و دقیقتر بررسی کرد.
بیشک در بستر رمانهای دورهٔ پهلوی دادههای مهم و ارزشمندی نهفته است که به کار جامعهشناسی میآید و میتواند اطلاعات قابلتعمّقی را در اختیار جامعهشناسان قرار دهد. گاهی مطالعهٔ متون ادبی واقعگرایانه بسیار عمیقتر از متون تاریخی مخاطب را از اوضاع واحوال حاکم بر جامعه در دوران معین آگاه میکند (ارشاد، ۱۳۹۱: ۱۵). بسیاری از حقایق مرتبط با تاریخ دورهٔ پهلوی نیز خواسته یا ناخواسته از دل رمانها بیرون میآید. رمانهای آن دوره جدای تصویرگری و تحلیل وضعیت و زندگی روسپیان میتواند درکل علل بروز پدیدهٔ روسپیگری و پیامدهای آن را تا حدودی نمایان سازد. درواقع کشف مسائلی ازایندست کمک میکند تا ضمن توصیف شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن دوران به ریشهیابی علل گسترش روسپیگری در ایران و تشریح وضعیت روسپیان دست یازید.
قابلذکر است کتاب یادشده برای بسیاری از رشتههای علوم انسانی چون علوم اجتماعی، اقتصاد، تاریخ، علوم سیاسی و ادبیات مفید است؛ چراکه ارتباط مستحکمی میان رشتههای علوم انسانی وجود دارد و بیشک میان رویدادهای مختلف سیاسی، اجتماعی، تاریخی در این برهه از زمان همبستگی و ارتباط تنگاتنگی وجود دارد که تکمیلکنندهٔ یکدیگر هستند؛ لذا جدای بررسی و تحلیل محتوای روسپیگری میتوان در ارتباط با مسائل سیاسی، دینی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی آن دوران اطلاعاتی را بهدست آورد که تمامی کمک میکند از جنبههای مختلف شرایط حاکم بر دورهٔ پهلوی ارزیابی بشود. توجه به این مسئله ضروری است که تمام دادهها نقطهنظرات نویسندگان است و نمیتوان آنها را در حد و اندازهٔ دادههای تحقیق کمّی، مبتنیبر نظرسنجی و آمارگیری در نظر گرفت.
ازآنجاییکه تحقیق فوق بر اساس مبانی و نظریات جامعهشناسی رقم میخورد، بیشترین تأثیر را این تحقیق در این حوزه خواهد داشت. اوضاعواحوال اجتماعی حاکم بر دورهٔ پهلوی، شرایط و مصائب زندگی روسپیان، علل و عوامل روسپیشدن و پیامدهای ناخوشایند تنفروشی زنان بیشک مباحث مهم و ارزشمندی است که در پایاننامه بهدقّت مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. بیشک این پژوهش میتواند کمک زیادی در شناسایی، تحلیل و مقابله با روسپیگری، این مسئلهٔ اجتماعی بزرگ، بکند.
دستیازیدن به نقطهنظرات نویسندگان و راهکارهایی که برای مبارزه با گسترش روسپیگری ارائه میدهند، میتواند در دوران کنونی مثمر ثمر باشد. برای دستیافتن به حقیقت پدیدهٔ روسپیگری، داشتن آگاهی از شرایط زندگی روسپیان، وضعیت روسپیخانهها، علل و عوامل روسپیشدن زنان و تأثیری که اوضاع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر این پدیده میگذارد، ارزشمند است هرچند که این اطلاعات بر اساس تحقیق میدانی نیست و صرفاً بیانگر نظرات و باورهای جمعی نویسندهٔ آن دوران است. درنهایت دستاوردهای بهدستآمده چه در شناسایی این پدیده در دورهٔ پهلوی و چه در ارائهٔ راهکار برای تقابل با این آسیب اجتماعی در دوران کنونی مفید خواهد بود. باید به این مسئله توجه داشت که میزان تأثیرپذیری جامعهٔ امروز از دورهٔ پهلوی بهمراتب بیشتر از سایر دورههای پیشین تاریخی است؛ لذا میطلبد تا تمامی مسائل پیشآمده در آن دوران خاصه روسپیگری را بهدقّت واکاوی کرد.
در پایان اشاره به این نکتهٔ مهم ضروری است که ده اثر برگزیده برای تحلیل محتوا، هیچکدام ترویجدهندهٔ فساد و فحشا نیستند. به عبارتی این آثار در جهت اهداف دربار و سیاستمداران وقت برآن نیستند تا جوانان را اغفال کنند و مسائل غیراخلاقی را ترویج دهند. برعکس، در این آثار بنمایهها و درونمایههایی مطرح شده که جوانان را از انجام رفتارهای ناشایست غیراخلاقی بازمیدارند. لذا در این آثار نهتنها هیچ صحنهٔ غیراخلاقی و اروتیکی وجود ندارد، بلکه در این آثار، نویسندگان با نگاه دلسوزانه به جوانان بیگناه، حتی به ارائهٔ راهکارهای اجتماعی برای جلوگیری از فساد مبادرت میورزند. در این آثار حکومت پهلوی و دولتمردان وقت به باد انتقاد گرفته شدهاند. در رمان «طهران مخوف» و «باشرفها» بهشدت دربار و دستگاه حکومتی در ترویج مفاسد اجتماعی مورد تهاجم قرار گرفتهاند. لذا مطالعهٔ این آثار هیچگونه تبعاتی برای مخاطب ندارد و چهبسا زنگ خطری است برای دختران کمتجربه که دچار مشکلات و مصائب شخصیتهای داستانی اینگونه رمانها نشوند.
کامران پارسینژاد
تحقیق فوق در گونهٔ «جامعهشناسی ادبیات» قرار میگیرد. در این وادی ادبیات بهصورت ساختاری اندیشمانی گسترده و چندوجهی و در جایگاهی مشترک بین علم وهنر قرار میگیرد. دراینراستا، به آثار ازیکسو به منزلهٔ جلوهای از زیباشناسی هنر نگاه میشود و ازسوی دیگر فاصلهای بین توصیف ادبی و بیان حقایق جامعهشناختی دیده نمیشود (ارشاد، ۱۳۹۱: ۱۶). بیشک برای تحلیل محتوای مضامین خاصی چون «روسپیگری در رمانهای فارسی دورهٔ پهلوی» استناد به مبانی نظری مرتبط با موضوع از اهمیت بسزایی برخوردار است. توجه به این مسئله ضروری است که طرح هدف، بیان مسئله و واکاوی علل و عوامل بروز پدیدههای مهمی چون روسپیگری بدون درنظرگرفتن مباحث نظری امکانپذیر نیست؛ لذا میطلبد در این تحقیق پیش از بررسی و تحلیل ده رمان دورهٔ پهلوی که به بنمایهٔ روسپیگری توجه نشان دادهاند نظریههای اجتماعی و جامعهشناسی ادبیات را مطرح و در فصل نتیجهگیری از آنها بهره گرفت. دراینمیان، میبایست در بدو کار پیشینهٔ تحقیق را هم مد نظر داشت. باید دید چه آثاری اعم از کتاب، پایاننامه، رسالهٔ دکترا در این وادی خلق شدهاند و چگونه میتوان از دستاوردهای نویسندگان و پژوهشگران بهرهمند شد.
تاکنون در ایران تحقیق جامع و کاملی در حوزهٔ جامعهشناسی ادبیات (علوم بینرشتهای ادبیات و جامعهشناسی) تحت عنوان «پدیدهٔ روسپیگری در رمانهای فارسی» نشده است. بالطبع تحت عنوان پدیدهٔ روسپیگری در رمانهای دورهٔ پهلوی نیز تاکنون تحقیقی انجام نشده است. تحقیق فوق در نوع خود منحصربهفرد و بدیع و تازه است. تنها در برخی کتب ادبی و چند رساله چون «صد سال داستاننویسی» حسن میرعابدینی و با ذکر خلاصهٔ داستانها شاهد اشارتی کوتاه بر این مسئله هستیم و نیمنگاهی هم به اوضاع اجتماعی و سیاسی زمانه شده است. دو پایاننامه در مقطع کارشناسیارشد تحت عناوین «سیمای اجتماعی زن در رمانهای اجتماعی ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰» و «بررسی سیمای اجتماعی زن در رمانهای تاریخی ۱۳۴۰-۱۳۲۰» وجود دارد که آنچنان با پژوهش حاضر همخوانی ندارد؛ چراکه مقولهٔ سیمای زن ایرانی متفاوت با روسپیگری است. تنها در بخشی کوتاه از این دو پایاننامه به مسئلهٔ روسپیگری اشاره شده است؛ لذا ماحصل تحقیق میتواند در بازشناخت مسئلهٔ روسپیگری تأثیرگذار باشد و حتّی در واکاوی روسپیگری در دورهٔ معاصر نیز کاربرد داشته باشد.
همانطوز که ذکر شد تاکنون پژوهشی در ایران در حوزهٔ «جامعهشناسی ادبیات» در ارتباط با روسپیگری نشده است؛ اما در وادی جامعهشناسی پژوهشهای شاخصی پیرامون روسپیگری انجام شده است. سعید مدنیقهفرخی (۱۳۹۵) تحقیقی با عنوان «جامعهشناسی روسپیگری» (بررسی آسیبهای اجتماعی) انجام داده است. پدیدهٔ روسپیگری از دیرباز بهعنوان یک واقعیت اجتماعی وجود داشته است. بااینحال تحقیقات علمی اندکی دراینارتباط صورت گرفته است. جامعهشناسان علت بروز این پدیده را فقر، گرسنگی، نوع تربیت در خانواده، بیکاری، مسائل اقتصادی، مهاجرت، شهرنشینی، بیسوادی، ناآگاهی، اعتیاد، طلاق، درگیری در خانواده، انحراف والدین و... نسبت دادهاند. برای بسیاری از صاحبنظران عوامل اقتصادی بهعنوان مهمترین عامل بروز فحشا و روسپیگری در نظر گرفته میشود. به دلیل محدودیتهای مالی و اقتصادی ممکن است برخی زنان به نشانهٔ مقاومت در برابر فقر به تنفروشی مبادرت ورزند. درواقع روسپیگری یک استراتژی مؤثر در رویارویی با فقر است. توجه به این مسئله ضروری است که مردان در قیاس با زنان از قدرت مالی و حقوق بیشتری برخوردار هستند. خودفروشی تااندازهای بازتاب فرصتهای نسبتاً محدود زنان در کسب درآمد خوب و استقلال اقتصادی در جوامع است. دراینمیان، نابرابری و بروز شکاف اقتصادی خود از عوامل مهم بروز روسپیگری بهحساب میآید. عامل دیگر تمایل زنان به روسپیگری، نداشتن حامی چون همسر، پدر و برادر است. درعینحال که اکثر زنان روسپی فاقد تحصیلات و مهارتی هستند که در دستیابی آنان به موقعیت و شغل مناسب تأثیرگذار باشد. محقّق در فصل اوّل کتاب خود به کلّیات مسئلهٔ روسپیگری میپردازد و مباحثی چون طبقهبندی زنان روسپی، تاریخچهٔ روسپیگری و روسپیگری در جهان امروز را مطرح کرده است. در فصل دوم کتاب، نظریههایی دربارهٔ روسپیگری مطرح شده است. بسیاری از نظریهپردازان علوم اجتماعی چون رابرت مرتون دراینخصوص نظرات قابلتعمّقی را مطرح کردهاند. مرتون بر اساس نظریه فشار»۸ خود بر این اصل پافشاری کرد که برخی ساختارهای اجتماعی، چگونه فشار معینی را بر برخی افراد وارد میکنند و این افراد به انواع بزهکاری و روسپیگری روی میآورند. گروهی دیگر از جامعهشناسان بر آن شدند تا بر اساس «نظریه معاشرتهای ترجیحی» به عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر روسپیگری اشاره کنند. بر اساس «نظریه انتقال»، علت روسپیگری برخی زنان وجود افرادی در خانواده خاصه در دوران کودکی و نوجوانی بوده که بهواسطهٔ روسپیگری امرارمعاش میکردند. آنتونی گیدنز نیز طبق «نظریه برچسبزنی»۹ تلاش کرد تا بسیاری از کجرویهای اجتماعی چون روسپیگری را تبیین کند. در این نظریه رویآوردن برخی زنان به روسپیگری برای گریز از فقر است. وی همچنین دربارهٔ علل و عاملی که این گروه از زنان نمیتوانند از این کار دست بردارند دلایلی را مطرح میکند. نظریهٔ برچسبزنی پاسخی به این سؤال است که چرا برخی افراد برچسب کجروی میخورند. طبق این نظریه نمایندگان قانون مفاهیم و مصادیق اخلاق را به دیگران تحمیل میکنند. بر اساس این نظریه، در ابتدا جامعه رفتار مجرمانه را به فرد نسبت میدهد و پسازآن فرد مطابق الگوی ساختهشدهٔ دیگران به جرم ادامه میدهد. پارسونز نیز با طرح «اختلال کامل نظام هنجاری» در «نظریه عقلانی» خود تلاش کرد تا بر اساس نظریهٔ «کنترل انحرافات اجتماعی» روسپیگری را توضیح بدهد. دورکیم نیز با «نظریه آنومی» خود توانست در تبیین مسئلهٔ روسپیگری تأثیرگذار باشد. او آنومی را حالتی میداند که کنشگر، الگویهای رفتاری خود را از دست داده و الگوی جدید را هنوز درونی نکرده است. در مرحلهٔ گذار، فرد دچار حالتی است که دورکیم آن را بیهنجاری تعبیر میکند. در چنین شرایطی فرد فاقد هنجار و الگوی رفتاری است و در عوض کنشهای انحرافی اجتماعی دارد. در چنین شرایط اجتماعی، زمینهٔ گرایش به فحشا و روسپیگری افزایش مییابد. هنگام بروز مهاجرت همچون سفر روستائیان به تهران و وقوع بحرانهای اجتماعی که باعث کاهش همبستگی و نظارت اجتماعی است آنومی بروز میکند. برخی از نظریهپردازان چون ادوین ساترلند۱۰ صرفاً عامل محیط را در ارتکاب جرائم و فساد مؤثر میدانند و ارزش زیادی برای عوامل روانی و زیستی قائل نیستند.
همچنین مرتضی راوندی (۱۳۵۹) تحقیقی با عنوان «تاریخ اجتماعی ایران» در ده مجلد انجام داده که جلد هفتم آن به روسپیگری پرداخته است. قابلذکر است راوندی جامعهشناس نیست و در حوزهٔ علم تاریخ فعّالیت دارد. در فصل هفتم کتاب، مورخ پیرامون مسائل جنسی بحث اجمالی کرده است و در فصل هشتم او به وضع روسپیان و روسپیخانهها پرداخته است. جالب این است که محقّق بیشتر به سروقت ادبیات رفته است و بر اساس مضامین مطرحشده در وادی ادبیات جامعهٔ دورانهای مختلف را بررسی کرده است. محقّق بر این باور است که یکی از مسائل اجتماعی ایران که موجب بروز ناراحتیهای روحی و جسمی و ظهور عقدههای گوناگون روانی گردیده، مشکل غریزهٔ جنسی است. ازسویی دیگر او بر این باور است که همانطور که انسان برای زندگی ناگزیر به خوردن و آشامیدن است، باید غریزه و میل جنسی را بهعنوان یک تمایل طبیعی و واقعیت غیرقابلانکار زندگی موردارزیابی قرار بدهد و برای حلّ مشکل آن و رهبری این غریزه در مجرای صحیح تدابیری بیندیشد.
«لیبرالیسم و روسپیگری» تحقیق دیگری است که پیتر مارنف (۲۰۱۰) انجام داده است. او در این کتاب به مباحثی چون نگرش مردسالارانه در قوانین روسپیگری، اخلاقگرایی دولتی، مجوزدادن به مردسالاری، حقوق فردی، بیطرفی دولت و کمالگرایی پرداخته است. تنفروشی معمولاً بهعنوان یک «جنایت بدون قربانی» توصیف میشود؛ خاصه توسط کسانی که معتقدند باید این پدیده قانونی بشود. مخالفان قانونینشدن پدیدهٔ روسپیگری بر این باورند که تنفروشی قربانی دارد. آنان مدّعی هستند شرایط برای زنان روسپی بسیار سخت و طاقتفرساست؛ چراکه غالباً این افراد بهخاطر نیاز و داشتن مشکلات اقتصادی تن به این کار میدهند. نویسندهٔ این کتاب این سؤال را میپرسد که چرا در نظر بسیاری در پدیدهٔ روسپیگری فرد قربانی وجود ندارد؟ او خود در مقام پاسخگو جواب میدهد که یکی از دلایل بروز چنین نظریهای این است که برخی زنان اختیاری به این وادی وارد میشوند. دلیل دیگر این است که برخی زنانی که روسپی میشوند بهصورت جدّی صدمه نمیبینند. مارنف در این کتاب میخواهد بداند آیا سعی شده قوانین مربوط به روسپیگری توجیه بشود؟ او درنهایت به این نتیجه میرسد که این قوانین توجیهپذیر هستند. بر اساس مفروضات تجربی قابلدفاع، قوانین روسپیگری بعضیمواقع توجیه اخلاقی ندارند؛ حتّی اگر برخی روسپیان داوطلبانه به این کار مبادرت ورزیده باشند و یا همهٔ روسپیان بر اثر تنفروشی صدمهدیده نباشند. او این مسئله را در نظر دارد که قوانین روسپیگری از جنبههای مختلف قابلبررسی است. بسیاری سعی کردند از اخلاقگرایی سنّتی در خصوص مسائل جنسی دفاع کنند. قصد آنها این است تا از همسران و فرزندان خود در قبال نفس زنا و بازتاب آن محافظت کنند. آنها سعی میکنند با پیروی از این سیاست مانع شیوع بیماریهای واگیردار بشوند؛ مدافع زنان در تقابل با تبعیض جنسی باشند و درنهایت روابط محترمانهٔ میان زنان و مردان را تقویت کنند. مارنف در کتاب خود روی بحث و جدلهای پیرامون این مسئله که روسپیگری برای زنان مضر میباشد تمرکز کرده است. وی بر این باور است که اگر قوانین روسپیگری باعث شود تا روسپیان کمتر صدمه ببیند، موجهشدن آن در برخی موارد خاص ایراد ندارد هرچند قوانینی مردسالارانه همواره توجیهگر عملکرد افرادی هستند که قصد محدودکردن زنان را دارند. به باور نویسنده، لیبرالیسم محدودیتهایی را در ارتباط با سیاستهای دولت که ازنظر اخلاقی قابلتوجیه است ایجاد میکند. درصورتیکه برخی قوانین تنفروشی ممکن است این محدودیتها را نقض کنند. قوانینی که بهطور قاطع فروش خدمات جنسی را منع میکنند، نمیتوانند توجیهکنندهٔ میل به داشتن استقلال جنسی باشند. شاید قوانینی که بهطور قاطع خرید خدمات جنسی را منع میکنند محدودیت غیرقابلتوجیهی در آزادی جنسی بزرگسالان ایجاد کنند. به باور مارنف اگرچه این سیاستها غیرقابلتوجیه هستند؛ اما ممکن است محدودیتهایی که درمورد تنفروشی مطرح است را تأیید کنند.
روسپیگری در منطقهٔ خاورمیانه دارای ویژگیهای خاص خود است و میتواند دستمایهٔ تحقیقی جامع قرار گیرد. گری لیسر (۲۰۱۷) تحقیقی با عنوان «روسپیگری در جهان خاورمیانه» انجام داده است. وی به صنعت سکس در اواخر قرونوسطا درخاورمیانه توجه کرده است. فصلهای تحقیق لیسر عبارتاند از: روسپیگری در خاورمیانهٔ قرونوسطا، عربستان قرونوسطا، مصر قرونوسطا، سوریهٔ قرونوسطا و آناتولی قرونوسطا. نویسنده پدیدهٔ روسپیگری را در جنوب غربی آسیا در قرونوسطا و دوران معاصر موردارزیابی قرار داده است. لیسر بر این باور است که تحقیق او جامع نیست و میبایست توسط افراد دیگر کامل بشود. وی مدّعی است که تاکنون پژوهشگران بهصورت تخصّصی دربارهٔ صنعت سکس در این منطقه کار نکردهاند و تنها به دلیل راحتی کار به دوران معاصر توجه نشان دادهاند. در غرب موضوع جنسی در خاورمیانه برای مدت طولانی موردتوجه قرار نگرفت. لیسر متوجه روند توسعه و پیشرفت روسپیگری در قرون مختلف در نقلوانتقال سرزمینهای آن منطقه از حکمرانی مسیحیان به مسلمانان بوده است. وی به ضرورت وجود فحشا بهعنوان صنعتی قدرتمند بهتناسب تغییراتی که در دورانهای مختلف کرده، اشاره دارد. نویسنده به نقش روسپیگری در تاریخ اجتماعی و اقتصادی اشاره داشته است. لیسر در کتاب خود به این مسئله اشاره دارد که در دوران زمامداری مسیحیان و مسلمانان روسپیگری هرگز غیرقانونی نشد. این نشان میدهد که در تمامی جوامع بشری هیچگاه حکومتها درصدد براندازی کامل نظام روسپیگری نبودند و همواره به وجود روسپیان نیاز داشتند.
در غرب خوشبختانه در حوزهٔ جامعهشناسی ادبیات، پیرامون روسپیگری تحقیق شده است. جیکی، روجز (۲۰۱۱) تحقیقی با نام «روسپیگری و ازدواج در نمایشنامههای کمدی» انجام داده است. هدف از انجام این تحقیق، تحلیل موقعیت زنان در ادبیات نمایشی انگلیس است؛ آنهم در زمانیکه طبق سنّت و باورهای مسیحیت و یهودی زنان یا باکره فرض میشدند یا روسپی. با بررسی برخی متون نمایشی از قرن نوزده تاکنون، روجز در تلاش است میان مقولهٔ ازدواجکردن و پدیدهٔ روسپیگری از جنبهٔ جامعهشناسی به قیاس بپردازد. نویسنده در فصل اوّل پایاننامهٔ خود دربارهٔ زنان روسپی صحبت کرده است. در فصلی دیگر به ادبیات نمایشی فمینیستی پرداخته است. در این فصل خاص به ارتباط زنان هنرپیشه و روسپیان توجه شده است. در همین فصل همچنین ارتباط میان نمایشنامهنویسان و روسپیان واکاوی شده است. عنوان فصل پایانی «بدنهایی برای فروش» نام دارد. وی در بدو امر به تمایز میان زنان و روسپیان پرداخته است. روجز بر این باور است که سیستم برچسبزنی یا تقسیم زنان به دختران پاکدامن و روسپی از دیرباز در تمام تمدّنها وجود داشته است. درواقع باکرهبودن دختر بخشی از معاملهٔ مردانه بود. زنان معمولاً باتوجهبه نقشی که برای آنان تعیین شده همواره مقدّس یا پست قلمداد میشوند. نویسنده معتقد است تقیسمبندی زنان به باکره و فاحشه از دیرباز در ادبیات کهن جهان نیز وجود داشته است.
در همین وادی تحقیق دیگری توسط دبورا یوکی آلتگیلبرز (۲۰۱۱) انجام شده است. این پژوهش تحت عنوان «نمایش روسپیگری و بنیاد مردانگی در پنج رمان معاصر آسیایی-آمریکایی» منتشر شده است. نویسنده در این اثر در جستوجوی روشهایی است که پنج نویسندهٔ رمان معاصر آسیایی-آمریکایی بر اساس آن شخصیتهای اصلی مرد رمانها را به تصویر کشیدهاند تا بنیان مردانگی که با سنّتهای جامعه همخوانی نداشته را مورد ارزیابی قرار دهند. در هر رمان که فحشا و زندگی روسپیان به تصویر درآمده است، منتقدین توجه زیادی به پدیدهٔ روسپیگری در رمانهای یادشده کردهاند؛ چراکه چهرهٔ روسپیان در این آثار بسیار برجسته است. باتوجهبه این اصل که غالب آدابورسوم اجتماعی و تمامی نژادپرستیها خود واقعی انسانها را نمایان میسازد؛ در هر فصل از رمان، عواملی که باعث میشود مردان آسیایی-آمریکایی تحتتأثیر این پدیده قرار بگیرند، موردارزیابی قرار گرفته است. در آثار یادشده همچنین به مردان ناهمگون و دوجنسیتی توجه شده است. فصل اوّل تحقیق اختصاص دارد به روسپیگری. فصل دوم ضمن توجه به مهاجران اوّلیهٔ آسیایی، ساختار رمانهای آسیایی _ آمریکایی توصیف شده است.
در حوزهٔ جامعهشناسی ادبیات همچنین دنیز لاندری (۲۰۱۰) در اثر خود به نام «روسپیگری در آثار تنسی ویلیامز» به بررسی پدیدهٔ روسپیگری پرداخته است. بسیاری از شخصیتهای نمایشنامههای ویلیامز روسپی هستند یا در ارتباط با این پدیده هستند. محقّق بر اساس تحلیل فرمالیستی تمام ابعاد روسپیگری را نشان داده است. وی به توصیف عناصر گوتیک در آثار ویلیامز پرداخته است. حضور دو عنصر متجاوز و تنفروشی برای نشاندادن نوع روابط اجتماعی حاکم بر روزگار است. در ابتدا محقّق به علل گرایش زیاد ویلیامز به پدیدهٔ روسپیگری پرداخته است. همچنین انواع روسپیان در این بخش معرّفی شدهاند. دراینراستا، سه نوع روسپیگری در آثار او شناسایی شده است: «تنفروشی زنان»، «روسپیگری کودکان» و «تنفروشی مردان» در فصل بعدی نوع تفکّر و باور تنسی ویلیامز در ارتباط با روسپیگری بررسی شده است. در ادبیات جهان فقط به روسپیان زن یا افراد طبقهٔ پایین جامعه اشاره میشود؛ اما ویلیامز کلیشهها را کنار میزند و ابعاد مختلف روسپیگری را با نگاهی تازه تحلیل میکند. او مخاطب را با روسپیان کودک، زنان خیابانی، مردان روسپی، دلّالها و دلّالهها، صاحب روسپیخانهها و رهبران باندهای بزرگ روسپیگری روبهرو میسازد. او با تکیه بر چهار نمایشنامهٔ معروف ویلیامز «گربهٔ روی شیروانی داغ»، «اتوبوسی به نام هوس»، «ناگهان تابستان گذشته» و «پرندهٔ شیرین جهانی» به شرح وضعیت روسپیان پرداخته است.
جنیفر نیکولز (۲۰۰۷) کتابی دارد تحت عنوان «استثناهای رادیکالی در زنان دورهگرد رمانهای قرن بیستم ادبیات آمریکایی» این پایاننامه اختصاص دارد به ارزیابی «زنان کارگر دورهگرد» یا «زنان سیار» در ادبیات آمریکایی. با بررسی عملکرد زنان دورهگرد میتوان به تبیین نقش و عملکرد زنان خانهدار دست یافت. زنان دورهگرد جدای آنکه بیخانمان هستند، جزء طبقهٔ کارگران دورهگرد بهحساب میآیند. آنان گاهی به مهاجرهای فراملّی تبدیل میشوند و گاهی در نقش زنان روسپی ظاهر میشوند.
«تصاویر و نمایههای روسپیگری در رمانهای دوران چینگ» توسط پائولا زامپرینی (۱۹۹۹) وارد بازار کتاب شده است. زامپرینی بر آن است تا روسپیگری در چین را در رمانها واکاوی کند. طبق نظر بسیاری صاحبنظران، زنان روسپی در چین حتماً نباید زنان کار باشند. درهرحال اقتصاد و درآمد زنان روسپی بسیار نقش تعیینکنندهای دارد. در پایاننامهٔ فوق محقّق بر آن بوده تا شجرهنامهٔ برخی از گفتمانهای موجود در رمانهای پیرامون روسپیان در اواخر حکومت امپراتوران چین را ترسیم کند. بیشترین هدف نویسنده ارزیابی وضعیت روسپیان در اواخر امپراتوری است. انگیزهٔ اصلی از تحقیق فوق بهتصویرکشیدن امیال جنسی، طبقهٔ اجتماعی، نژاد، گروهها و روابط جنسی است. در این تحقیق همچنین هویت ادبیات داستانی در چین موردارزیابی قرار گرفته است. آثاری که در ارتباط با روسپیان خلق شده تمامی توسط مردان روایت شده است. لذا در تحقیق فوق، شیوهٔ تصویرگری روسپیان از منظر مردان موردتوجه قرار گرفته است.
لسلی مینوت (۱۹۹۸) «روسپیگری، خاطره و تاریخ در قرن نوزده ادبیات فرانسه و انگلیس را بهعنوان محور اصلی پژوهش خود قرار داده است. از زمان نگارش رمان «امیلی کوچک» چارلز دیکنز تا رمان «نانا» امیل زولا در قرن نوزدهم روسپیان و زنان صدمهدیده در ادبیات فرانسه و انگلیس حضور چشمگیری داشتهاند. از سال ۱۹۷۰ به بعد تحقیقات گسترده و پیچیدهای در ارتباط با روسپیگری در هر دو کشور شروع شد. منتقدین ادبی از دستاوردهای بهدستآمده برای تحلیل پدیدهٔ روسپیگری و زنان سقوطکردهای که همواره درگیر مسائلی چون بیماریهای مقاربتی و قضاوت اخلاقگرایانهٔ مردم بودند، استفاده کردند. یکی از اهداف مهم این تحقیق، مقایسهٔ گستردهٔ پدیدهٔ روسپیگری در وادی ادبیات دو کشور است. در این پژوهش انواع شیوههای روایتگری پدیدهٔ روسپیگری بادقّت بررسی شده است. تفاوت میان شیوهٔ روایتگری زندگی روسپیان در دو کشور انگلیس و فرانسه ازآنجا نشئت میگیرد که در هر کشور باورهای اجتماعی، تجارب و اندوختههای هر ملّت متفاوت هستند.
دراینمیان، امیلی شوکمن (۲۰۰۸) جدای ادبیات به هنر سینما هم توجه نشان داده است. وی کتاب «روسپیگری در ادبیات و فیلم معاصر روسیه» را منتشر کرده است. روسپیگری در ادبیات روسیه نماد اعجابانگیزی بهحساب میآید. داستایفسکی در رمان مشهور خود «جنایت و مکافات»۱۱با خلق شخصیت سونیا عملاً پیوند پایداری میان سرنوشت یک زن روسپی و سرنوشت معنوی یک ملّت برقرار میکند. نماد روسپیگری در ادبیات پیش از انقلاب کمونیستی بیانگر تمام دغدغهها، نگرانیها و بحرانهای جامعهٔ روسیه بوده است. سونیا نمایندهٔ دنیای سیاه کاپیتالیسم روسیه است.
در حوزهٔ جامعهشناسی، توماسایجی مگجین (۲۰۰۴) کتابی تألیف کرده است تحت عنوان «اقتصاد روسپیگری در جهان رومیان». مگجین بر این باور است که دسترسی به اطلاعات پیرامون روسپیخانهها و روسپیان در حدّفاصل ۲۰۰ قبل از میلاد تا ۲۵۰ بعد از تولّد مسیح بسیار سخت است. بسیاری از مستندات تاریخی، شواهد حقوقی، متون ادبی و منابع باستانشناسی در طی قرون از میان رفته است. اصولاً تحقیق پیرامون روسپیگری در دوران کهن به دلیل نداشتن اطلاعات دقیق کاری صعب و گاه غیرممکن است. در زمانیکه منابع دستاوّل وجود ندارد، مشخص نیست بتوان به اندوختههایی پیرامون قدیمیترین حرفهٔ جهان دست یافت و شرایط حاکم بر روابط جنسی مردم را مشخص کرد. مشخص است برای درک صنعت روسپیگری، علیرغم تفاوتهای موجود در روسپیخانههای سراسر جهان، به یک پیشنیاز اساسی برای تحلیل پدیدهٔ روسپیگری در تاریخ جهان نیاز است. با تمامی این اوصاف، نویسنده سعی کرده روی منابع دستاوّل تمرکز کند. بیشترین اطلاعات پیرامون روسپیگری بهواسطهٔ روسپیخانههای شهر پمپی (Pompeii) بهدست آمده است. تمرکز اصلی محقّق به روی اقتصاد جنسیتی است که شامل روسپیخانهها، روسپیان، مالکیت و بهرهوری از زنان میباشد.
ایلیانا سزوبل (۲۰۱۴) مقالهای منتشر کرده است تحت عنوان «روسپیگری، قدرت و آسیبپذیری در ادبیات عبری ابتدای قرن بیستم» بررسی زندگی روسپیان دستمایهٔ لازم را در اختیار نویسنده قرار میدهد تا نقاط ضعف و قدرت جهان یهودیان را بررسی کند. دراینمیان، نویسنده در ارتباط با روسپیان به مقولاتی چون تحقیر، انتقام و انزجار توجه کرده است. درعینحال که زنان روسپی حس ترحّم مخاطب را برمیانگیزند، هویت خود را نشان میدهند. نویسندگان دورهٔ ابتدایی قرن بیستم به مسائل اجتماعی پیرامون روسپیان اشاره داشتهاند و از سوءاستفاده از آنان و انحرافات اخلاقی یاد میکنند. این نوع نگرش با آنچه در ادبیات روسی، فرانسه و آلمانی در ارتباط با روسپیگری به تصویر کشیده شده، تفاوت دارد. در ادبیات کشورهای یادشده بیشتر صحنههای رمانتیک از روسپیان خلق شده است.
مقالهای تحت عنوان «روسپیگری، روسپیخانه و مالکیت: زندگی روزمرّهٔ زنان استعمارشده در رمان سوچینگ شی به نام شهر ملکه» توسط شاین کیانگ (۲۰۱۷) منتشر شده است. نویسنده ضمن توصیف زندگی روسپیان به هنگکنگ تحت حاکمیت انگلیس در قرن نوزده توجه کرده است. در این رمان دختری در چین ربوده میشود و در هنگکنگ بهعنوان روسپی فروخته میشود. او ابتدا وارد روسپیخانهها میشود و پسازآن میتواند خانهای برای ادامهٔ کار خود تهیه کند. در این اثر زندگی مردم در کشور تحت استعمار تشریح میشود. ازآنجاییکه اثر یادشده متعلّق به ادبیات استعمار نو است، منتقد نگاهی هم به جریانهای استعماری و نقش ادبیات استعماری در توصیف پدیدهٔ روسپیگری داشته است. روسپیخانهها در هنگکنگ مطابق اهداف و برنامههای استعماری بهگونهای مدیریت میشدند که در آن خشونت موج میزد و بساط تریاککشی وجود داشت. نوع استعمار زنان در روسپیخانهها تطابق دارد با سیستم استعماری انگلیس در هنگکنگ.
شالینی شا (۲۰۰۲) مقالهای دارد به نام «روسپیگری در ادبیات کلاسیک سانسکریت از قرن هفتم تا سیزدهم» در تحلیل ادبیات کلاسیک سانسکریت، روسپیان همچون زنان وحشی به تصویر درآمدهاند که ساختار مردسالارانه را تهدید میکنند. این در حالی است که فمینیستها نظرشان کاملاً برعکس است و زنان روسپی را قربانی مردسالاری میدانند. مشخص است که در آن دوران چنین پروندهای را از منظر مردسالاری برای زنان روسپی درست کرده بودند؛ لذا بررسی پدیدهٔ روسپیگری میبایست بر اساس باورهای جامعهٔ مردسالار صورت پذیرد. در ادبیات سانسکریت صرفاً از زنان روسپی یاد شده و هیچ اشارهای به مردان نشده است. در آن زمان، زنان کارگر نیز در گروه روسپیان قرار میگرفتند. در دوران مذکور، زنان اجازهٔ کارکردن و مزدگرفتن نداشتند تا بتوانند امرارمعاش کنند؛ اما از آنان خواسته میشده تنفروشی کنند. در آن دیار زنان کارگر بهعنوان زنان روسپی شناخته میشدند. این در حالی بود که بسیاری از زنان روسپی زمانیکه ازکارافتاده میشدند، مجبور میشدند گدایی کنند و به کارهای پست مبادرت ورزند. اگرچه همهٔ زنان میتوانستند در معرض خشونت قرار بگیرند؛ اما روسپیان که تنها زنانی بودند که در انظار عمومی ظاهر میشدند، آسیبپذیرتر بودند.
مقالهٔ دیگری تحت عنوان «مردانگی و روسپیگری در ادبیات آلمانی قرونوسطا» توسط جمی پگ (۲۰۱۹) منتشر شد است. مقاله با یک سؤال آغاز میشود. روسپیگری چگونه مردانگی را در اواخر قرونوسطا شکل داد؟ دراینارتباط منتقدین زیادی به کار پژوهشی مبادرت ورزیدند. بهزعم نویسندهٔ این مقاله، اگرچه آنان به ارتباط پیچیدهٔ میان جنسیت و فرهنگ مدنی پرداختند؛ اما نتوانستند بهدرستی رابطهٔ تنفروشی و مردانگی را تبیین کنند. شاید این مسئله تعجّبآور باشد به این دلیل که تنفروشی نقش اصلی را در تنظیم نظم جنسی و اجتماعی زندگی شهری در بیشتر اواخر قرونوسطای اروپا بر عهده گرفت. روسپیان درواقع در قرونوسطا در زندگی مدنی چهرهٔ مهمی داشتند. ادبیات مملو است از سرنوشت روسپیان در قرونوسطا که با مقولهٔ مردانگی بهنوعی درگیر بودهاند. مضمون مردانگی در بخشهایی از رمانها معمولاً خود را نشان میدادند که مشتریان روسپیخانهها نمایان میشدند. بهزعم نویسنده، روسپیگری میتواند نقش تعیینکنندهای در تسهیل روابط مردان جامعه برای نشاندادن قدرت مردانگی خود ایفا کند. به باور پگ روسپیگری به نظام اجتماعی و مسائل جنسی شکل و انسجام میبخشد و این امکان را به مردان میدهد تا از موقعیت خود در آن نظام مطلع باشند. طبق نظر او فاحشهخانهها میتوانند روابط مثبت اجتماعی را تقویت کنند. برخلاف دیگر پژوهشها که روسپیگری را معضل و آسیب اجتماعی میدانند، در این تحقیق تنفروشی امری پسندیده تصوّر شده است.
همانطور که ذکر شد تحقیق مد نظر «کیفی»، از نوع «تحلیل محتوا» ست که طی آن هدف پژوهش با مطالعه، بررسی و تحلیل ده رمان منتخب دورهٔ پهلوی پیرامون روسپیگری برآورده میشود. «پژوهش کیفی» دربرگیرندهٔ شیوههای چندگانهای است که نسبت به موضوع موردنظر خود رویکردی تفسیری۱۲ و طبیعتگرایانه۱۳ دارند. این شیوهٔ پژوهش، پدیدهها را در محیط طبیعی خود مطالعه میکند و بر اساس معنایی که مردم به آنها میدهند، تحلیل میکند (حریری، ۱۳۹۶: ۲). پژوهش کیفی بهجای اعداد بر کلمات تأکید دارد. (ماکسول، ۱۹۹۶: ۱۷). این بدان معناست که یافتههای حاصل از این پژوهش ازطریق روشهای آماری بهدست نمیآید. پژوهش کیفی بر اساس یک نظریهٔ خاص شکل نمیگیرد و جمع وسیعی از نظریهها و اصطلاحات را میتواند بهکار گیرد. برایناساس نمیتوان به تعریف متّفقالقولی دست یافت؛ چراکه یک مفهوم واحد ندارد. لذا در انجام پژوهش کیفی تمامی اندوختههای پژوهشی در قالب متغیرهای مجزا در نظر گرفته نمیشود؛ بلکه تمامیت آن بهعنوان یک واحد کل ادراک میشود. پژوهش کیفی دارای دو بخش عمدهٔ دادهها و شیوههای تفسیر و ساماندهی است. در تحلیل محتوای روسپیگری، دادهها بهواسطهٔ ده رمان دورهٔ پهلوی بهدست آمده است. سپس سعی شده تا مفهومسازی صورت بپذیرد؛ حجم دادهها کاسته بشود و بر اساس ویژگیهای مشترک مضامینی در ارتباط با روسپیگری مشخص شوند. سپس میان دادهها پیوند اندامواری برقرار بشود. در این شیوه به معانی، باورهای نویسندگان و ادراکات طرحشده توجه شده است. دراینراستا، معانی هر رویداد، موقعیتهایی که روسپیان و سایر شخصیتهای داستانی در آن قرار دارند، درک شده است. بیان زندگی و تجارب روسپیان از زبان خودشان در پژوهش کیفی بسیار اهمیت دارد. دراینارتباط حوادث داستانی، کنشها، حسها، نظرات و باورهای افراد بررسی و معنا شده است. دستیافتن به ادراک معنایی باعث میشود تا از لایهٔ سطحی رویدادهای داستانی عبور کرد و به بینش و آگاهی عمیقتری دست یافت.
پژوهش کیفی به محیطهای حقیقی دقّت میکند. در ده رمان منتخب، تمامی جریانها و رویدادهای حقیقی رخداده پیرامون روسپیان و دیگر افراد داستانی در بستر رمان بررسی شده است. دراینارتباط هیچ حادثه و صحنهای مخدوش نشده است و دادههای مطرحشده بهدقّت و بدون دخالت جانبهدارانه گردآوری شده است. هدف این است که دادهها و تحلیل آنها بهدرستی تبیینکنندهٔ حقایق باشد.
همانطور که ذکر شد در انجام این پژوهش هیچ فرضیهٔ ثابتی در نظر گرفته نشده است. در این تحقیق سعی نشده فرضیههای طراحی شود و مطابق آن به جستوجوی دادهها پرداخت؛ بلکه هدف دستیافتن به یافتههای پیشبینینشده است؛ لذا برای دستیازیدن به مقصود میتوان از روشهای زیر بهرهمند شد.
الف) بررسی و تفسیر رابطهٔ علت و معلولی هر رویداد در رمانها
ب) بررسی فرایندهای زمینهای و اساسی رویدادهای پشتسرهم باتوجهبه توالی زمانی آنها
ج) دستیازیدن به چرایی وقوع حوادثی که منجر به روسپیشدن زنان میشود
د) ارزیابی فرایندهای علمی همچون پژوهش در محیطهای طبیعی رمانها بهمنظور تشخیص توصیفات نادرست از حقیقی
بیشک داشتن انعطاف در هنگام ارزیابی و ایجاد حس همذاتپنداری با شخصیتهای داستان از ویژگیهای تحلیل کیفی است. برای دستیافتن به اطلاعات، سعی شده تا احساسات گوناگون شخصیتهای داستانی چون غم، ترس، هیجان، نفرت، افسردگی و... درک بشود. پژوهش کیفی بهترین راه برای درک مفاهیم و ماهیت تجارب افرادی چون روسپیان است. درواقع سؤالات طرحشده در این تحقیق بیانگر آن چیزی است که در متون داستانی به تصویر درآمده است. برای رسیدن به این مقصود، رابطهٔ میان متغیرها نظاممند بررسی شده است. ازآنجاییکه تعیین فرضیه در پژوهش کیفی میتواند در دستیازیدن به حقیقت مانع ایجاد کند، در تحقیق فوق هم فرضیهای طراحی نشده است. لازم به ذکر است گاهی در برخی پژوهشهای کیفی فرضیه مطرح میشود؛ اما این فرضیهها تمامی بعد از اتمام پژوهش هست و هیچ تأثیری در روند انجام تحقیق ندارد. اصولاً رویکرد تحقیق کیفی آن است که محیط معینی عمیقاً بررسی شود.
در تحقیق یادشده، ابتدا اطلاعات دقیق و نظاممند گردآوری شده است. هنگام گردآوری دادهها اندازهگیری نیز صورت پذیرفته است. این شیوه با رویکرد اندازهگیری کمّی پیش از گردآوری و تحلیل اطلاعات تفاوت دارد. داده نیز برخلاف دادههای کمّی کلمات و مفاهیم هستند و از اعداد خبری نیست. بهمنظور تحلیل پدیدهٔ اجتماعی روسپیگری، مفاهیم و دادهها باهم تلفیق شدهاند. دراینارتباط اندازهگیری فرایندی است که دادهها را به مفاهیم پیوند میدهد. راه اندازهگیری و تحلیل دادهها هنگام گردآوری اتّفاق میافتد. تفکّر و بررسی هنگام گردآوری و مطالعهٔ دادهها باعث میشود تا ایدههای بدیع و تازه بهدست بیاید.
Harold Green Wald
Anthony Giddens
Robert.k. merton
David.H.Kaplan
Talcott parsons
Benjamin.James Sadock
Erving Goffman
Strain theory
Labeling
Edwin Hardin Sutherland
Crime and Punishment
Interpretive
Naturalistic