کتاب «تبار داستان» نوشته دکتر مجید آقائی، با بررسی ریشههای واژگانی و سیر تحول مفاهیم داستانی در زبان فارسی، توسط نشر صاد روانه بازار کتاب شد. این اثر با نگاهی تطبیقی به بازخوانی قاموس داستان در متون کهن ایرانی میپردازد و روایت را به مثابه ابزاری بنیادین برای سازماندهی واقعیت و بازآفرینی جهان تحلیل میکند.
به گزارش روابط عمومی نشر صاد، کتاب «تبار داستان» به قلم دکتر مجید آقائی که به خوانش تطبیقی قاموس داستان در نژادهی پارسی میپردازد توسط نشر صاد چاپ و روانه بازار شد.کتاب «تبار داستان» با هدف بررسی ریشهها و تحولات معنایی واژه «داستان» و مفاهیم نزدیک به آن در زبان و فرهنگ ایرانی نوشته شده است. نویسنده بر این باور است که زبان و روایت ابزارهایی بنیادین برای بازنمایی و بازآفرینی جهاناند. داستان نه صرفاً زاییده تخیل، بلکه شیوهای برای پردازش و سازماندهی واقعیت است. در اینجا تأکید میشود که فهم داستان، بدون توجه به واژگان و سیر تاریخیشان امکانپذیر نیست.
در ادامه به بخشهای این کتاب پرداخته میشود:
• تاریخچه مطالعات زبان و واژگان این فصل مروری است بر دیدگاههای فلسفی و زبانشناختی درباره ماهیت واژه. در فلسفه یونان باستان مفاهیمی چون «لوگوس»، «فوسیس» و «نوموس» برای توضیح نسبت میان زبان و واقعیت مطرح شد. در فلسفه اسلامی نیز فارابی، ابنسینا و خواجه نصیر درباره نقش زبان در اندیشه و شناخت بحث کردهاند. در قرون وسطی زبان بیشتر در پیوند با دین تفسیر میشد، اما در رنسانس و روشنگری زبان به عنوان ابزاری برای ارتباط و بیان اندیشه فردی و اجتماعی تحلیل شد. در دوران معاصر، زبانشناسی نوین (بهویژه با فردینان دو سوسور) با تأکید بر «ساختار» و «نشانه» تحولی اساسی ایجاد کرد.
• ریشهشناسی (اتیمولوژی)اینجا نویسنده نشان میدهد که واژهها در گذر زمان چگونه تغییر معنا میدهند. نمونههایی از فارسی باستان، میانه و نو آورده شده است. مثلاً واژه «محاسبه» در اصل به معنای «سنگریزه» بوده، سپس به شمارش و در نهایت به معنای امروزی تبدیل شده است. این تغییرات هم بر اثر تحولات درونی زبان و هم بر اثر تماس با زبانهای دیگر رخ داده است. همچنین نقش زبانهای هندواروپایی در فهم ریشههای مشترک بررسی میشود.
• روایت و خوانش در این فصل «روایت» به مثابه ابزاری برای معنابخشی به تجربه انسانی بررسی میشود. روایت نه تنها بازگویی رویدادها، بلکه روشی برای سازماندهی زمان، مکان و شخصیتهاست. «خوانش» نیز به فرآیند فهم و تفسیر روایت اشاره دارد. نویسنده توضیح میدهد که مخاطب با خوانش فعال خود، معنا را تکمیل میکند. نظریههای روایتشناسی غربی در کنار سنتهای روایی ایرانی تحلیل و مقایسه شدهاند.
• اسطوره و افسانه اینجا تفاوت میان «اسطوره» (Mythos) و «افسانه» بررسی میشود. اسطوره بازتاب باورها و جهانبینیهای بنیادی یک فرهنگ است، در حالی که افسانه بیشتر جنبه تخیلی و عامیانه دارد. نویسنده با آوردن نمونههایی از فرهنگ ایرانی و دیگر تمدنها نشان میدهد که مرز میان این دو همیشه مشخص نیست.
• لوگوس و سخن«لوگوس» در فلسفه یونانی به معنای عقل، کلمه و قانون جهان به کار میرفت. در سنت اسلامی نیز مفهوم کلمه یا «کلام» اهمیت بنیادین دارد. نویسنده نشان میدهد که سخن صرفاً ابزار بیان نیست، بلکه در شکلگیری اندیشه و واقعیت اجتماعی نقشآفرین است. در این فصل پیوند میان لوگوس یونانی و واژه در فلسفه و عرفان اسلامی بررسی میشود.
• داستان، حکایت، درام و Fictionدر این بخش اصطلاحات مرتبط با داستان در سنتهای گوناگون تحلیل میشوند. واژه Poēsis به آفرینش هنری اشاره دارد. «حکایت» در ادبیات فارسی بیشتر اخلاقی و تعلیمی است، در حالی که «درام» و «Fiction» در سنت غربی بر تخیل و بازآفرینی هنری گستردهتر تأکید دارند. نویسنده تلاش میکند تفاوتها و اشتراکات این مفاهیم را نشان دهد.
• گونههای داستان و حکایت در روایت ایرانی اینجا به تمایز معرفتشناختی و فرهنگی میان «داستان» و «حکایت» در سنت فارسی پرداخته میشود. حکایتها بیشتر برای انتقال آموزههای اخلاقی و عرفانی به کار میرفتند (مانند آثار سعدی یا مثنوی مولوی)، در حالی که داستان میتواند بازتابدهنده تجربههای اجتماعی و فردی باشد. نمونههایی از شاهنامه فردوسی، کلیله و دمنه و دیگر متون کلاسیک بررسی میشوند.کتاب «تبار داستان» در 142 صفحه منتشر شده و هماکنون در دسترس علاقهمندان به داستان، افسانه و اسطوره قرار دارد.