یادداشتی بر کتاب «تگههای قلعه جنی» نوشته محمدعلی گودینی
تجربههای تلخ و شیرین در محیطهای روستایی
علیالله سلیمی
با گسترش زندگی شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرها در دههها اخیر، برخی جلوههای زندگی در محیطهای غیرشهری کم کم به حاشیه رفت و کمتر شاهد تنوع شیوههای زیستی در اقلیمهای گوناگون از جمله محیطهای روستایی هستیم. در این میان، ادبیات، به ویژه ادبیات داستانی به عنوان بستری برای بازتاب روایی انواع شیوههای زیستی، نقش موثری در انعکاس انواع جلوههای زندگی در اقلیمهای گوناگون داشته و دارد. از این منظر، کتاب «تگههای قلعه جنی» نوشته محمدعلی گودینی، داستاننویس معاصر از جهات گوناگون قابل توجه و تأمل است.
این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه نویسنده برای مخاطبان نوجوان است و بیشتر روی زندگی نوجوانان روستایی تمرکز دارد و شخصیتهای اغلب نوجوان در آنها نقشآفرینی میکنند. با توجه به تجربههای زیستی نویسنده که دوران نوجوانی او در دهههای گذشته سپری شده، فضای عمومی اغلب داستانهای این مجموعه رنگ و بوی ایام سپری شده را دارد و به نوعی یادآور شیوههای زندگی در گذشتههای نهچندان دور در محیطهای روستایی است. شاید از این منظر است که ماجراها و حوادث داستانها به فضاهای قصوّی بیشتر نزدیک است، چون روایت این ماجراها برای برخی مخاطبان امروزی که شاید آن محیطهای روستایی را از نزدیک ندیده باشند و بیشتر از طریق فیلم و عکسهای به یادگار مانده از گذشته با آن زمانها و آن شیوههای زندگی آشنا شده باشند، بیشتر رنگ و بوی قصه و افسانه دارد که اتفاقا جذابیت این داستانها را بیشتر کرده است.
به عنوان مثال، در داستان «تگههای قلعه جنی» که عنوان کتاب هم از آن برگرفته شده، دو شخصیت نوجوان برای غلبه بر حس کنجکاوی خود نسبت به یک مکان غریب و کمترشناختهشده به سمت قلعه جنی حرکت میکنند و هر چه جلوتر میروند بیشتر درگیر حس مرموز و ناشناخته میشوند. با آن که همه نشانههای ظاهری به عادی بودن و طبیعی بودن شرایط و محیط دلالت دارد اما پیشداوریها و تصورات ذهنی دو شخصیت نوجوان به هر نشانهای در پیرامون قلعه جنی هویت اسرارآمیز میبخشد و تعلیق و کشش داستان دوچندان میشود. فصای عمومی این داستان با آن که واقعگراست اما به خاطر غلبه حسهای غریب ذهنی به یک فضای غریب و فراواقعی نزدیک میشود.
در یکی دیگر از داستانهای این کتاب با عنوان «میهمان ناخوانده شب یلدا»، جنبههای سورئالیستی داستان فراتر میرود و ماجرای اصلی داستان به یک افسانه بیشتر شبیه میشود تا یک داستان واقعگرا که باورپذیری آن برای مخاطب امروزی پررنگتر باشد؛ در این داستان زن و شوهر سالمندی که در یک خانه کمی دورتر از روستا و نزدیک کوهستان زندگی میکنند، در شب یلدا که منتظر فرزندان و نوههای خود هستند، به یکباره با یک خرس مواجه میشوند. غذا و جای خواب به خرس میدهند و چندی بعد، خرس با مقداری عسل برمیگردد و محبت و مهربانی آنها را جبران میکند. فارغ از موضوع داستان، تکنیک و شیوه روایت این اثر باعث شده ماجراها برای خواننده جذاب باشد و یادآور قصههای شیرین و افسانههای کهن باشد که مخاطب را تا پایان داستان با خود همراه میکرد.
در سایر داستانهای کتاب، رویکرد واقعگرایی غلبه دارد و قهرمانان داستانها اغلب نوجوانان روستایی هستند که ماجراهای متنوعی را تجربه میکنند. برخی برای اولین بار پا به فضاهای رنگارنگ شهری میگذارند و از دیدن جلوههای مختلف زندگی شهری هیجانزده میشوند. مانند قهرمان اصلی داستان«سوتکهای سفالی» و برخی دیگر در سفرهای کاری بین روستاهای منطقه با صحنههای غریبی مواجه میشوند که برایشان تا آن زمان تازگی دارد. مانند داستان«خر لنگ» که قهرمان نوجوان داستان شاهد هجوم گرگهاست و تجربه سختی را از سر میگذراند. با آن که در بیشتر داستانهای این کتاب، قهرمانان قصهها پسرهای نوجوان هستند، در یکی از داستانها با عنوان «زنجیر»، اغلب شخصیتهای اصلی داستان، دختران نوجوان هستند و نویسنده با مهارت دغدغههای دختران نوجوان را در این داستان مطرح و روایت کرده است.
در مجموع، قصههای این مجموعه دغدغههای نوجوانان در محیطهای روستایی در زمانهای نه چندان دور را روایت میکند که اغلب این نوجوانان با انواع محرومیتها دست و پنجه نرم میکنند و مشکلات بسیاری بر سر راه خود دارند اما با تکیه بر امید و توکل به خدا، موانع را یکی پس از دیگری از سر راه بر میدارند و تجربههایشان از موفقیتهایی که به دست آوردهاند، چراغ راه برای آینده روشن آنها میشود.
چاپ اول ( 1403) کتاب «تگههای قلعه جنی» نوشته محمدعلی گودینی در 82 صفحه از سوی انتشارات صاد در تهران چاپ و منتشر شده است.