سومین جلد از رمان «مرز روشنان» نوشته فاطمه فرهادی به زودی توسط نشر صاد منتشر و راهی بازار نشر می شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، سومین جلد از رمان «مرز روشنان» نوشته فاطمه فرهادی به زودی با عنوان «میراث نجات» توسط نشر صاد منتشر و راهی بازار نشر می شود.
فاطمه فرهادی نویسنده این رمان، متولد ۱۳۶۷ در قزوین است و با چاپ «میراث نجات» سه گانه «مرز روشنان» اش تکمیل می شود. پیش تر دو رمان «آغاز رویش» و «زمستان سخت» در قالب این سه گانه منتشر شده اند. فرهادی می گوید داستان مرز روشنان را برای نوجوان های علاقمند به داستان های فانتزی نوشته و سعی کرده مفاهیمی مانند وفاداری به سرزمین، دوستی بین یکدیگر، اتحاد و تلاش برای نجات مردم و سرزمین، اهمیت شناخت خود و تمرکز روی مهارت های ذهنی، اهمیت توجه به سرشت و ذات انسان، پاک نگه داشتن روح و ذهن خود و لزوم توجه به طبیعت را در سه گانه خود به تصویر بکشد.
در داستان «مرز روشنان» جدال بین انسان ها و موجودات کهن با قدرت های جادویی به نام آگرال ها جریان دارد که قبل از انسان ها ساکن زمین بودند اما با فساد و خونریزی دچار نفرین هستی شدند و به سرزمین تاریکی به نام اپاختر رانده شدند. نخستین آدم، نسبت به آگرال ها، نیرویی به نام آسن خرد یا میراث نجات دارد که می تواند با استفاده از آن، صلح را در زمین جاری کند. اما نسل های گذشته انسان، جسم و روح خود را با قدرت ممنوعه جادو آلوده کرده و نمی توانند از آسن خرد استفاده کنند. بنابراین باید سعی کنند دوباره به شرایطی برسند که ذهن و جسم شان توانایی پذیرش عامل برتر نسبت به آگرال ها را داشته باشد. جادو و آسن خرد دو قطب متضاد هستند که در یک ذهن جا نمی گیرند.
«مرز روشنان» به گفته نویسنده اش، حماسه ای از خیانت و وفاداری، وسوسه و مقاومت، سقوط و رستگاری در جهانی است که هیچ کس از تاریکی درون خود آگاه نیست. در سومین جلد این سه گانه، دماوند دیگر سپر دفاعی محکمی برای انسان ها نیست و آگرال ها و موجودات دیگر از دماوند عبور کرده اند. مدت هاست دیگر خورشید در آسمان نمی درخشد، تاریکی و سایه ای سنگین همه جا را فرا گرفته و تعادل طبیعت به هم ریخته است. گویی جهان علیه انسان ها شده است …
عناوین فصل های سومین کتاب «مرز روشنان» به این ترتیب اند:
شهر آشوب، پناهگاهی برای یاران، ترس ها و امیدها، بیداری، تارهای تنیده خاکستری و سرد، دردها و امیدها، در میان گرداب رو به جلو، حفره تاریک و تاریکی درون، زخم های مشترک، روزنه ای به سوی نور، عبور، دوزخ اما سرد، خاطره هایی دور از یک سرباز، مُرده های متحرک، آسمان بی آفتاب و فرمانروای بی تاج، رنج غم اندوه تاریکی و مبارزه، مرده ها و زنده ها و افرادی در میان آن ها، بازگشت همه آن ها، حرف های ناگفته یک سرباز، یکی شدن با آتش، گودال مرگ، به سمت رگا، شهر مه گرفته پیچیده در ترس، ماجرا کوتاه، لرزه ای بر دیوارهای قلعه، اتحاد شمشیرها، مرگ برای قهرمان زنده آواز می خواند، بعد از مرگ، نبرد نهایی، سفر سکوت روشنایی، قدم آخر، میراث نجات، در آن وقت.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
دموی در حالی که از خشم به نفس نفس افتاده بود، غرید:
– پس این نقشه زیرکانه ات برای تبرئه کردن خودت است؟ بدنام کردن و مقصر نشان دادن کسی که مرده و نمی تواند از خودش دفاع کند.
صدای دموی خشن بود. نگاه تند و تیزش روی تیرداد متمرکز شده بود. آریو برای لحظه ای تاریکیِ عمیق سوختال را به خاطر آورد. از به یادآوری سقوط و سکون دلش به پیچ و تاب افتاد. آن نیش و کنایه ها و نگاه های نه چندان دوستانه تاریکی را به ذهن او یادآوری می کرد. برای لحظه ای دهانش خشک شده بود و مزه خون می داد. اما تیرداد، او ناراحت یا خشمگین به نظر نمی رسید. نفس عمیقی کشید. نگاهش بین چهره مرزبان ها و سپس به سمت دموی چرخید. چشمانش به طرز عجیبی آرام بود و گویی هیچ نیش و کنایه ای نمی توانست آزارش بدهد. بانو کامروا در حالی که داشت به دقت به چهره تیرداد نگاه می کرد با لحنی هشدارآمیز گفت:
– شاهزاده بهمن در برابر چشم هزاران نفر در گورستان سفید دفن شد.
این کتاب با ۴۱۵ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۱۹ هزار تومان منتشر می شود.