داستان پیش رو دربارهی پسر جوانی است که با خان روستایشان درگیر شده و به جنگل پناه میبرد. خان از همسر آن جوان خوشش آمده و به او دستور داده است تا همسرش را طلاق دهد تا خان بتواند با او ازدواج کند. جوان هم با تفنگ به سراغ وی رفته؛ او را با تیر هدف قرار میدهد و بعد از شلیک کردن به جنگل فرار میکند. در جنگل تبدیل به گرگ میشود و در گلهای از گرگها راه پیدا میکند. در آن گله متوجه میشود که تمام افراد گله آدمهایی هستند که به گرگ تبدیل شدهاند. هر کدام از آنها سرنوشت و دلیل گرگ شدنشان را برای جوان بازگو میکنند. یکی به دلیل طمع در خرید و فروش، یکی به دلیل خودخواهی، یکی به دلیل سوء استفاده از مردمان ساده دل، یکی به دلیل حسادت و … تبدیل به گرگ شده است.
الکترونیکیکاغذی
گرگهای جنگل ارگز
52,000 تومان–169,000 تومان
– به زمین افتاده بودم از سرما، دیگر نمیلرزیدم.
لزرم به خاطر گرگها بود.
نفسهایم تندتند شده بود.
با دهان باز نفس میکشیدم و بخار از دهانم خارج میشد.
– نفس عمیقی کشیدم و چشمم به بدنم افتاد. از وحشت عقبعقب رفتم، پشتم به دیوارهی غار خورد. فکر کردم مردهام و در یک دنیای دیگر هستم. دستهایم و بدنم مثل یک گرگ شده است، فریاد میزنم صدایم مثل زوزهی گرگ است. شنیده بودم آدمها به خاطر گناهی که انجام دادهاند به شکل حیوان هستند و فقط بعضی از آدمهای خوب شکل حیوانیشان را میبینند. اما نمیتوانست خواب باشد خدا را التماس میکردم که مرا از قیافه برزخیام نجات دهد. با خودم گفتم: «چرا کاری به کار من ندارد و مرا حتماً وقتی بیهوش بودم کشانکشان به اینجا آوردند و از سرما نجات دادند.»
نام کتاب:
گرگهای جنگل ارگز
نویسنده:
مصطفی خدامی
مترجم:
-
گوینده:
-
ناشر:
صاد
شابک:
دسته: بزرگسال
برچسب: نوع دوستي، خانواده، جوانی، زندگی روستایی
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.