نمایش 37–72 از 101 نتیجه

نمایش 9 24 36

من فقط یک داستان کوتاه نوشته بودم

55,000 تومان158,000 تومان

توجه! توجه! این آگهی، شروع یک طوفان است و معنی و مفهوم آن این است که یک زن تصمیم می‌گیرد کاری کند کارستان!

فرزانه، شخصیت اصلی داستان، از همان آدم‌هاست که همیشه قرار است از شنبه شروع کنند. شروع کننده‌های خوبی که ادامه دهنده‌های افتضاحی هستند.کلاس آرایشگری و خیاطی و کامپیوتر و باشگاه بدنسازی را نصفه کاره رها کرده و یک دفعه تصمیم می‌گیرد نویسنده شود. با یک شوهر که دو دستی به باورهای مردسالارانه‌اش چسبیده و یک دختر دم بخت.

مکاشفه بهاری یک همسایه واله

55,000 تومان158,000 تومان

لب های یوسف غنچه شدند و دود سفید را فرستادند وسط شلال های تاب خورده. یوسف سرش را تکان داد. بهار دود شد و رفت.

تنها به قدم هایش فکر می کرد و چند ساعت خوابی که قرار بود در زیرزمین حرم بزند. اسفند ماه بود و بوی بهار بیشتر از همیشه توی شهر پیچیده بود. گویا تمام درخت ها یک شال سفید رویشان جا مانده بود.

پشت دروازه‌های برزخ

55,000 تومان159,000 تومان

عجیب به نظر می‌رسید که ابروهای یک مرد می‌تواند تا این اندازه بلند باشد؛ ابروهایی سفید که تا روی زمین خودشان را کشانده بودند. کلمه‌هایی از کف دستش شروع کردند به جوشیدن؛ مثل چشمه‌‌ای که از زمین می‌جوشد. بازتابی از آن کلمه‌های نورانی در چشمان رام دیده می‌شد. هر کلمه که از دست مرد روی زمین می‌افتاد، می‌لغزید و خودش را کشان‌کشان به جوی باریکی که پیاده‌رو و خیابان را از هم جدا می‌کرد، می‌ریخت:

«به  من  کمک  کنید.»

در هرم هوای هترا

189,000 تومان

و اکنون، من هم تجلی می‌کنم در آینه هزاره‌ها. و حکایت همچنان باقی است. چه فرقی می‌کند این من، که

باشد ؛ ناراین در هند و یا نارینه در ارمنستان؛ و شاید هیچ‌کدام؛ راستش، من ناژیا هستم…

ماشیح

48,000 تومان140,000 تومان

_بلندش کن، من عاشق این صدام.

_ قدیمیه.

_قدیم…

کمی چشم بست و نفسی عمیق را به خودش هدیه داد.

_ بهتر از آینده ست، خاطره ها قابل اعتماد تر از پیش گویی هان.

هفت چشمه

60,000 تومان179,000 تومان

خوشبختی همین جا بود؛ در میان نور خورشیدی که گرم و ملایم از بین پیلۀ کوه و کَل‌نو روی صورت‌های خندانمان چشمک می‌زد و لبخند هفت چشمه را با انعکاس نورش به چشممان می‌رساند… خوشبختی من همین لحظه بود. در همین بهشت کوچکی که با تلاش و سختی فراوانی ساخته بودم و در کنار مردی که از خیلی قبل‌تر پشتیبان و همراهم شده بود…

زندانبان

65,000 تومان195,000 تومان

داستان اصلی کتاب در مورد سروان ارتش قبل از انقلاب است که به خاطر درگیری با افسری امریکائی مورد غضب مافوق‌هایش قرار می‌گیرد و به عنوان زندان‌بان به دوستاق (غارـ زندانی سری در مکانی ناشناخته) تبعید می‌شود

مرغی که رؤیای پرواز داشت

45,000 تومان130,000 تومان

جوانه مرغ تخم‌گذاری است که در یک مزرعه به همراه حیوانات دیگر زندگی می‌کند. جوانه دو آرزوی بزرگ در زندگی دارد؛ اول اینکه یکی از تخم‌هایش جوجه بشود و جوجه‌اش را زیر بال‌وپر خودش بگیرد و بزرگ بکند و دوم اینکه بتواند پرواز بکند.

سلام همسایه 3؛ رازهای دفن شده

68,000 تومان205,000 تومان

نیکی پسر نوجوانی است که به تازگی دختر و پسر همسایه (آرون و خواهرش) گم شده‌اند و پلیس نتوانسته هیچ سرنخی پیدا کند. اما نیکی معتقد است که ممکن است کار آقای پترسون پدرشان بوده است. او که برای اثبات این قضیه کارهایی انجام داده ،تحت نظر روانپزشک است و پدر و مادر و دوستانش سعی دارند به او کمک کنند. چند روزی است که اتفاقات مشکوک در محله می‌افتد،اعلامیه‌های بچه‌های گم شده پاره و مفقود می‌شود، یادداشت‌های عجیب در اطراف پیدا می‌شود…..

دوم شخص مفرد

69,000 تومان209,000 تومان

دوم شخص مفرد روایتی از زندگی محمدسعید جباری است؛ جوانی که تنها سی و یک سال زیست و به سبب شکل زیستنش و کاری که به عهده داشت، از خود نقلی به جا گذاشت که درخور یک زندگی نامه به یادماندنی است.

تکیه‌گاه

93,000 تومان279,000 تومان

قدم‌زدن در محل تمام خاطراتم را یادآوری می‌کرد؛ خنده‌ها و گریه‌ها، توهین‌ها و حتّی تحقیرها. چه شب‌هایی که این محلۀ گردوخاک‌گرفته از دوران آغوشش را بر روی من باز کرده بود تا قلب پردردم را کمی آرام کند. چه روزهایی که این کوچه‌های تنگاتنگ پناهگاه روح زخمی‌ام شده بود. نگاهی به درخت‌های کهن انداختم؛ قدکشیده، برافراشته و سربلند با من قد کشیده وپروبال زده بودند. سرم را بالا گرفتم. همانند سرو کناری‌ام می‌خواستم به جهان بگویم که بالاخره طلسم دیو شکست و من هم انسان شدم.

آراز

65,000 تومان199,000 تومان

باد نرمه‌های برف را به صورتم می‌زند. هنوز تا کوره‌های آجرپزی خیلی راه دارم. تاآنجا دوام بیاورم؛ وسیله‌ای برای رفتن پیدا می‌شود. قدم‌هایم را بلند برمی‌دارم تا قبل از تاریک‌شدن هوا به روستا برسم. به پاهایم که نگاه می‌کنم، خنده‌ام می‌گیرد. مادر این‌جور موقع‌ها می‌گفت «مثل عَلِی بانی‌ها راه نرو، آدم ازت می‌ترسه!» دستانم را جلوِ دهانم «ها» می‌کنم. صدای سگ‌ها از دور به گوشم می‌رسد. احساس می‌کنم گرگ‌ها در این حوالی‌اند و با هر قدم به من نزدیک‌تر می‌شوند؛ این حس را از کودکی داشته‌ام. یاد حرف پدر که می‌افتم دلم قرص می‌شود. «هر موجودی از انسان می‌ترسد!»

سلام همسایه 2؛ کابوس هایی در دل بیداری

66,000 تومان199,000 تومان

با چنان سرعتی می‌دوم که به‌سختی متوجه خراشیده‌شدن کف پایم با برگ‌های سوزنی کاج می‌شوم؛ هرچند که اصلاً مهم نیست. هرچیزی که در حال تعقیبم است، همین‌حالا دستش به من می‌رسد. می‌توانم صدای نفس‌هایش را بشنوم. حتّی صدای جیغ از سرِ خوش‌حالی‌اش را می‌شنوم که در گلویش گیر کرده تا بعد از به‌چنگ‌آوردن من، بکشد.

من مهدی آذر یزدی هستم

66,000 تومان199,000 تومان

گروهبان که معلوم بود توقّع دیدن کارت‌ها را توی دست ما نداشته، یکهو کپ کرد؛ طوری‌که بی‌اختیار سیگار از گوشۀ لبش افتاد. بعد همین‌طور که کمربند را زیر شکم گنده‌اش بالا می‌کشید، رو به سرباز‌ها گفت:

«اون نفر آخری رو بگید بیاد داخل.»

چند دقیقه‌ای منتظر بودیم و توی همین فرصت گروهبان اسکناس‌هایی که مدیر انجمن زنان موفق به‌عنوان بیعانه داده بود، از توی جیبش بیرون آورد و گذاشت روی میز. همراه سرباز‌ها مردی میان‌سال، حدوداً ۴۰ساله، داخل سالن شد. حسینعلی که فکر می‌کرد کارمان دیگر تمام شده، داد زد:

«این دیگه کیه؟ نکنه بازم طلبکاره!»

اما برخلاف نفرات قبلی قیافۀ این‌یکی اصلاً به طلبکارها نمی‌خورد. چشم‌هایی روشن با قیافه‌ای مهربان و گیرا داشت. مرد لباس‌هایی ساده پوشیده بود. لبخند کم‌رنگی گوشۀ لب‌ها داشت و با لحنی ملایم جواب داد:

«من مهدی آذریزدی هستم؛ از هیچ‌کی هم طلبکار نیستم.»

چند قدم بعد از خانه عتیق

93,000 تومان279,000 تومان

چند قدم بعد از خانه عتیق ملغمه‌ای از عاشقانه‌ها و رفاقت‌های از دست رفته‌ای است که روی کاغذ امیدی به زنده شدنشان نیست. عاشقانه و رفاقت‌هایی میان خالق و مخلوق یا دو مخلوق.

سی گزارش به شیطان

43,000 تومان120,000 تومان

«این را خوب می‌دانید که ما ابزاری بیش نیستیم. دست‌آخر این بنی‌آدم است که تصمیم می‌گیرد و انتخاب می‌کند. این انسان است که یا در آغوش ما محو می‌شود یا آنکه ما را شکست‌خورده در خودمان محو می‌کند! من هم تنها در مقام یک ابزار وسوسه وارد مأموریت شدم.»

اتاق شیشه‌ای

50,000 تومان144,000 تومان

به‌آرامی از روی تخت بلند شد و به‌سمت تلفن رفت. نفسش هنوز بالا نیامده بود که تلفن را برداشت و روی گوش‌هایش گذاشت:

«الو، سلام هاتف‌جان خوبی؟ شنیدم دیروز از مأموریت برگشتی. مامان دل توی دلش نیست. می‌خواد ببینتت. اگه می‌تونی امروز فردا خودت رو برسون اینجا. همه دلشون واست تنگ شده. الو هاتف؟ صدام رو می‌شنوی؟»

به‌آرامی چشمان خون‌گرفته‌اش را بست و چندثانیه‌ای بی‌حرکت ماند. دلیلی برای حرف‌زدن نداشت. تلفن‌را روی زمین انداخت و به دیوار تکیه داد. بازهم چند نفس عمیق کشید؛ اما بی‌فایده بود. صدای پشت خط، مانند یک طوطی دیوانه، دائماً همان حرف را تکرار می‌کرد:

«الو هاتف‌جان! صدام رو می‌شنوی؟»

چگونه به مادر بزرگ خواندن یاد دادم

51,000 تومان149,000 تومان

زمانی‌که برای بنیاد اینفوسیس کار می‌کردم یا زمانی‌که معلم بودم، با انسان‌های زیادی ملاقات کردم. همۀ آن‌ها، چه پیر و چه جوان، به‌نوعی زندگی من را پرمایه‌تر کردند. همیشه می‌خواستم این داستان‌ها را برای نسل بعدی تعریف کنم.

برادر سیاهه

66,000 تومان199,000 تومان

آتش به‌پا کرده‌ام. در حال ‌حاضر، به خرقۀ غیب‌کنندۀ هری پاتر نیاز دارم. باید ناپدید شوم. باید از این دفتر پرنور با این بوفۀ پر از تندیس افتخاراتش و آن نقشۀ لمینیت‌شدۀ ماساچوست که بالاسرش، درست بالاتر از تصویر دو شمشیرِ متقاطع با شابلون یک #1 چاپ زده‌اند، بگریزم.»

شب را باور نکن

31,000 تومان88,000 تومان

«کافه را گرد دل‌تنگی گرفته، صندلی‌های خالی، فنجان‌هایی از تنهایی لبریز.»

همان صدای آشنای دیروزی که این بار درست در بغل گوشم شنیده می‌شد. آرام سرم را بالا آوردم و به‌سمتش نگاه کردم. بازهم لبخند روی صورتش بود. سریع نگاهم را از او دزدیدم و سرم را پایین انداختم. دوست نداشتم صحبت کنم، کاملاً در کنارش معذّب بودم. سریع با گفتن جملهٔ «قشنگ بود» به عقب برگشتم و به‌سمت درِ کافه حرکت کردم. از کافه بیرون آمدم و نفسم را با شدت به بیرون پرتاب کردم. چرا نمی‌توانم به‌راحتی با کسی صحبت کنم؟

شما نوزده تماس بی‌پاسخ دارید

50,000 تومان150,000 تومان

نگهبان چند قدم برمی‌دارد و درِ کانتینر پنجم را باز می‌کند. جعبۀ دوم را می‌کشد بیرون. زیپ کاور را سُر می‌دهد پایین. صورت مردی حدود چهل‌ساله بیرون می‌ماند. الناز که در آن لحظه دست‌کمی از آن مرده‌ها نداشت، نزدیک‌تر رفته و خیره می‌شود به صورت مردی که سرش مو ندارد و لب‌های گوشتی‌اش به سفیدی گچ دیوار است. درحالی‌که سرش گیج می‌رود، به‌سمت بازپرس می‌چرخد. دست جلوِ صورتش تکان می‌دهد و می‌فهماند که ویل نیست.

ارتفاعات لیلی

45,000 تومان119,000 تومان

اما من هنوز دل‌تنگم. نمی‌دانم چه بگویم؛ اما همین‌قدر می‌دانم که دل‌تنگی هرچه هست آدمی را لال می‌کند؛ آدمی را به قهقرای بی‌زمانی می‌برد. آنجا که فقط «تنهایی» وجود دارد؛ آنجا که تنهایی معنای کالی است در عمیق‌ترین بُعد انسان. این را زلیخا نمی‌داند. زلیخایی که در رگ‌هایش نور جای خون می‌گردد، نمی‌داند. خودش هم می‌داند که چیزی از دل‌تنگی نمی‌داند. می‌داند که سهمی از درک دل‌تنگی ندارد. او هرچه شنیده را به من گفته؛ اما من آنچه را زندگی می‌کنم، می‌دانم. برای من، دل‌تنگی از پسِ ترس‌هایی ظاهر می‌شود که گاهی به جانم چنگ می‌زنند. دل‌تنگی‌هایم مرا به‌سمتی می‌کشند که مایه‌ای جز آه ندارند.

هدیه‌ای از یک جن

32,000 تومان85,000 تومان

سرشت انسان همواره بر مدار کشف و شهود وقایع ناب و عجیب استوار بوده و افراد از مواجهه‌شدن با وقایع ماورایی و خارج از دایرۀ روزمرّگی‌ها لذّت می‌برند. رمان هدیه‌ای از یک جن روایتی است هیجان‌برانگیز که شما را با دنیای اتّفاقات خارق‌العاده اما باورکردنی پیوند می‌زند و حس شورانگیز خواندن یک داستان پرماجرا با فرازونشیب‌های جذاب را برایتان به ارمغان می‌آورد. شما در هنگام مطالعۀ این کتاب ناخودآگاه خود را در جایگاه شخصیت اصلی می‌بینید و عشق، ترس و وحشت را تجربه و گام‌به‌گام برای به‌دست‌آوردن روابط علّی‌ومعلولی رویدادها تلاش می‌کنید.

حوری نساء

57,000 تومان169,000 تومان

وقتی‌که غروب، قالی زردش را از شانهٔ میل‌فرهاد، همان صخرهٔ اسطوره‌ای روستا، بر دل صحرا می‌کشید، گلّه‌های تشنهٔ گوسفندان و گاوها بلافاصله در فراخی قنات دیده می‌شدند. قنات ما ازاینکه آبشخور گوسفندان بود، غروب‌هایش جلوهٔ بیشتری داشت. کار ما دختران که تمام می‌شد، بعدازآن پسرک‌های روستا با شیرجه در پهنای گَدوُل، آنجا که انبوهی از آب‌های زلال چشمک می‌زد، شادمانه شنا می‌کردند.

رویاهای رنگی یک کور مادرزاد

73,000 تومان219,000 تومان

روزی که پدر برایم پیانو می‌خرید، گفت:

«مرد اگر چیزی برای پنهان‌کردن نداشته باشد، چیزی هم برای ترسیدن ندارد.»

تا آن روز تصوّرم از ترس پدر یک نخ سیگاری بود که دم ‌ظهر با همکارش توی پادگان کشیده بود و بوی آن حتّی از زیر عطر تند گل‌محمدی‌ای که روی پیراهنش خالی کرده بود هم به دماغ می‌زد. مادر هیچ‌وقت نمی‌فهمید یا شاید هم می‌فهمید و به ‌روی خودش نمی‌آورد. آن روز خریدن پنهانی پیانو از پیرمرد ارمنی هم اضافه شد به تصوّرم از ترس‌های پدر.

با تنهایی قدم می‌زنم

65,000 تومان195,000 تومان

چند وقتی می‌شود دلم ریخته. قلبم ریخته. به قول احسان افتاده. ترس‌هایم را کرده‌ام. به همانی که فکر می‌کرده‌ام، رسیده‌ام. دکتر که از آزمایش‌ها گفت، گفت که حدسم درست بوده. یکهو تمام زندگی‌ام با مصطفی مثل قطاری از ریلِ خاطراتم رد شد. احساس کردم زندگی شیرینم چه کوتاه و چه زود گذشت؛ اندازۀ چشم‌به‌هم‌زدنی حتّی و یکهو قدرش، قدر و قیمتش جلوِ چشم‌هایم بزرگ شد. برق زد و تند دور شد؛ دست‌نیافتنی.

بچه‌تان مبارک

19,000 تومان53,000 تومان

خانم و آقای توک

مثل همهٔ آخرهفته‌ها خانم و آقای توک، سگشان را در خانه گذاشتند و به مهمانی رفتند. البته خودشان از شنیدن کلمۀ سگشان به‌شدّت ناراحت می‌شوند و ترجیح می‌دهند سگشان را یا پسرشان بگوییم یا اسمش را؛ ناندا. روز اوّلی که اسباب‌کشی کردند، همهٔ همسایه‌ها پشت درهای بسته‌شان فقط صدای خانم توک را می‌شنیدند:

«بدو مامان. بیا پسرم.»

و صدای آقای توک:

«از این‌طرف بابایی، اون‌ور نه، از این‌طرف.»

و صدای ضعیف و زیری که انگار فقط بله‌گفتن بلد است و گاهی پشت‌سرهم تکرار می‌کرد:

«بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله…»

فراتر از جنون

39,000 تومان112,000 تومان

فراتر از جنون دقیقاً همان جایی است که دیگر فکر نمی‌کنی و درکی از اطراف نداری. فراتر از جنون برای من یعنی یک جنازه که نفس می‌کشد یا یک نابینا که تماشا می‌کند. همه‌چیز زمانی‌که انسان به فراتر از جنون می‌رسد می‌تواند تبدیل به یک توهّم شود و مانند دروغی کثیف، رنگ حقیقت به خود بگیرد.

تپش خون

50,000 تومان144,000 تومان

خصلت مردم ماروخ این بود: زندگی خود را بچسب تا زندگی‌ات را به خودشان نچسبانند. مراد و نوچه‌هایش بیرون آمدند. گردآمدن این‌همه آدم برای نمایش او خوش‌حال‌کننده بود؛ اما چیزی کم داشت؛ یک زهرچشم تا قدرت خود را به مردم بچشاند. لباس‌هایش را مرتب کرد و خاک را از تنش دور کرد. قدمی در پهنای کوچه کشید و صدا را بالا انداخت:

«امروز همه شیرفهم شدن که سزای گنده‌شدن جلوِ مراد چیه! گنده‌شون که این خانوم‌خانوما بود، از میدون به‌در رفت. تازه اینم بگم چون با شوهر نامردش هم‌کاسه بودم، این‌قدر محترمانه بیرونش کردم وگرنه اگه شما بودید، سر یه روز از ریشه ساقط می‌شدین.»

آقای سالاری و دخترانش

47,000 تومان135,000 تومان

گودرزی یک روز در میان زنگ می‌زد و پیشنهاد استخر و کوه و سفره‌خانه می‌داد. سالاری همه را رد می‌کرد و بهانه‌ای می‌آورد مثل پادرد و کمردرد… وقتی سعید همین پیشنهادها را به او می‌داد، برای ردکردن دعوتش احتیاج به هیچ بهانه‌ای نداشت و سعید هم اصلاً اصرار نمی‌کرد. سالاری خوب می‌دانست چرا باید پیشنهادهای گودرزی را فوراً رد کند. جدا از بی‌حوصلگی، به‌تجربه دریافته بود که آدم‌هایی که خودشان را رفقای قدیمی او می‌دانند، از ارتباط با او هدفی جز پول ندارند.

خاتون معطر

53,000 تومان159,000 تومان

هنرمند همیشه پاره‌ای از خودش را در اثر جاودانه می‌کند؛ کلمه، تصویر، هرآنچه که از خود دارد. تردید را برای کشیدن طرح کنار گذاشته‌ام. می‌دانم امپراتور با دیدن این طرح چنان خشمگین می‌شود که اوّلاً مثل گاو خشمگین نعره می‌کشد، ثانیاً همۀ داستان این طرح را می‌دانند. وقتی می‌دانند دیگر نیازی به توضیح‌دادن نیست. من هدف حزب را با کشیدن این طرح به ثمر می‌رسانم.

رقص خرس

42,000 تومان117,000 تومان

اسماعیل صدای برخورد گوشی با جایی را حس کرد و بعد ارتباط قطع شد. دل توی دلش نبود. بلند شد. با همان صورتی که نصفش کبود بود، لباس پوشید. به مادرش گفت که شاید تا صبح نیاید؛ اما مادرش گفت که شب تنها می‌ترسد. مخصوصاً با این دعوایی که سر شب شد و مشت خورد توی صورت اسماعیل. از او خواست که زودتر بیاید. اسماعیل ماند سر دوراهی. اگر می‌خواست فقط تا خانهٔ سرمه‌شان برود و با نگاه به پنجرهٔ اتاق سرمه دلش را آرام کند و برگردد، لااقل دو ساعت طول می‌کشید.

_ باشه. می‌آم.

سیاگالش

117,000 تومان350,000 تومان

خدایا من الان چند روز است به مردم همین را می‌گویم. همین آیه را معنی می‌کنم «هر سوی بنگرید؛ هرجا نگاه کنید؛ خدا را می‌بینید». پس خودم چرا کورم؟ چرا نمی‌بینم؟ آیا صورت تو همین کوه و جنگل و مه و آفتاب است؟… چرا گرم نمی‌شوم…؟

از شاخه‌های پربرگ درخت ندایی آمد؛ ولی من آنجا دنبال نوری بودم؛ آتشی، شعله‌ای شاید…

سلفی با خرابکار

60,000 تومان179,000 تومان

مامان‌خان همیشه می‌گوید «آدم باید زبان به دهان بگیرد و شترگلو باشد. یعنی قبل از گفتن چیزی خوب به حرفش فکر کند، حسابی مزه‌مزه‌اش کند، اگر مصلحت و بجا بود، آن‌وقت به زبان بیاورد. چه اصراریه همه‌چیز رو جار بزند». راست می‌گوید؛ آن‌قدر خودش تودار و باسیاست است که من خیلی توی چشمش هستم.

هیولای دریا؛ افسانه ساحل خوف

90,000 تومان269,000 تومان

هیولای دریا داستان هربرت لمون است. او را هربی صدا می‌کنند. هربی مسئول اشیای گمشده هتل لوکس ناتالیوس است که یک روز کار عجیبی می‌کند. ویولت، دختری را که تا نصفه از پنجره توی کیوسکش آمده، توی یکی از چمدان‌ها قایم می‌کند. البته ظاهرا کار خوبی می‌کند، چون مردی عجیب و غریب دنبال ویولت می‌گردد! پس شاید داستان درباره ویولت باشد که داشت از دست مرد عجیب غریبی با یک قلاب به جای دست فرار می‌کرد…! بهرحال ویولت از هربی درخواست می‌کند تا پدر و مادرش را پیدا کند. آن‌ها دوازده سال پیش گم شده‌اند…

عشق یک لبخند نیم سانتی

35,000 تومان99,000 تومان

آقاجان حسابی توی فکر بود و خیره شده بود به دیوار. بیستم را نشانش دادم. دفترم را گرفت دستش و نگاهش کرد. منتظر یک عکس‌العمل شورانگیز بودم؛ اما فقط به اندازۀ نیم سانتی‌متر از هر طرف لب‌هایش کش آمد؛ به اندازۀ دو سانتی‌متر هم سر تکان داد و دفتر را داد دستم. یک‌دفعه سردم شد و فکر کردم یعنی من فقط برای نیم ‌سانتی‌متر لبخند و خوش‌حالی این‌قدر درس خواندم و نوشتم! دفتر را بستم و تصمیم گرفتم بیست را نشان بقیه ندهم.