قلقلک
45,000 تومان – 129,000 توماندکتر احمد خالد توفیق بزرگترین چهرة ادبیات مصر است. معروفترین اثر او مجموعه رمانهای «ماورألطبیعه» است که سال گذشته شبکة نتفلیکس سریالی براساس آن درست کرد.
ما چند نفر
47,000 تومان – 139,000 تومانفنجان را به خود فروغخانم نشان داد که تفالههای قهوه در ته آن شکل یک چکمۀ قهوهای سوخته را درست کرده بودند. سرهنگ به فروغخانم گفت میداند که کفش به این بزرگی نشانۀ چیست؟ و فروغخانم با خنده جواب داد کفش یعنی بخت.
ارواح قصه میگویند
65,000 تومان – 199,000 تومانداستانهای این مجموعه را از بین بهترین و محبوبترین داستانهای انگلیسیزبان و قدیمی دنیا انتخاب کردهایم که تحتعنوان قصّههای کلاسیک ارواح تقسیمبندی شدهاند. حالوهوای حاکم بر این قصّهها بیش از ترس و وحشت، از جنس وهم و اندوه است که شاید این امر بهخاطر ویژگی عام ادبیات داستانی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم باشد: نمایش رنجها، تردیدها، اندوهها و کابوسهای بشری در قالب ادبیاتی وزین، آهنگین، اندوهگین و رمانتیک.
کفیل
47,000 تومان – 139,000 تومانکفیل از مردی میگوید که افسانه نیست. لاف نیست که بگوییم پدرش علی نام داشت و بردن همین نام کافی است تا بدانیم او از نسل کیست.
کفیل از پهلوانی میگوید که پهلوانان عالم به نام او اقتدا میکنند و شهدا به حال او غبطه میخورند.
کفیل از غیرت مجسم میگوید؛ از قامت فتوّت. از چشمهایی که آب را شرمندۀ نجابت خود کرد؛ از قهرمان نهر علقمه، عباسبنعلی.
کفیل از برادر زینب میگوید و از برادر حسین؛ علمدار بزرگ ولیّ عصر،یکّهامیر سپاه کربوبلا، حیدرِ حیدر.
کفیل افسانه نیست. گوشههایی از زندگی جوانمردی است که مثل یک علم هیچوقت بر زمین نماند. مثل پدرش اسداللّهالغالب خواندش تا حیدری دیگر در میدان تکرار شود و بعد هم حیدرها.
میخواهم بمانم
99,000 تومان – 325,000 تومانبه این فکر میکنم که تنها نیستم. در تمام اتّفاقات آینده ما دو نفر هستیم. باز یاد حرفهای مهری میافتم. زیر لب میگویم بچهٔ من! آدمی که میتونم به وجودش افتخار کنم. کسی که قراره دنیا رو تغییر بده.
سنگهای لق روی دیوار
29,000 تومان – 79,000 تومانامسال تابستان باز من به مسافرت رفتم و خیلی چیزها دیدم؛ شنیدم و یاد گرفتم و خیلی هم خوش گذشت؛ اما بهجای آن مسافرتهای معمولی و تکراری به یک مسافرت درونی رفتم. شاید تعجّب کنید و بپرسید یعنی چی؟ مگر داریم؟ بله داریم! من بهخاطر بیکاری بابایم، مجبور شدم در خانه بمانم و کار کنم که صدالبته با هیچکدامشان حال نمیکردم. درواقع زجر میکشیدم؛ اما مجبور بودم.
ویروس عاشق
50,000 تومان – 150,000 تومان… ناخودآگاه به این فکر میافتم که چه اتّفاقی برای عشق میافتاد اگر سنگی آسمانی به قطر ماه برخورد میکرد به زمین؟ یا اگر همۀ انسانها در اثر هجومِ وحشیانۀ ویروس قربانی میشدند، کرۀ زمین «بدون عشق» چه شکلی میشد؟ اصلاً حیاتِ بدون عشق امکانپذیر بود؟ انگار خیالم خیلی دور از واقع هم نبود. اینکه زمین به چنین روزی نزدیک میشد. روزی که همۀ فلزات خورده میشدند. چرخهای قطارها فرو میرفتند در خاک. از لولۀ تانکها بهجای گلوله علف میزد بیرون و انبوهی از علفهای هرز از پنجرۀ آپارتمانها و برجها میزدند بیرون. شبیه کرمها توی تنِ آپارتمانها و برجها میتنیدند. سازههای فلزی را میجویدند. سطح آبها بالا میآمد. مجسمهها، مظلومانه غرق میشدند در اقیانوس. ابتدا باور نمیکردم که این پیشآمد در حال افتادن است؛ اما مدتی است که همۀ شبکههای خبری میگویند این اتّفاق یک تخیّل نیست…
فاختههای ناصره
27,000 تومان – 69,000 تومانبا شنیدن آخرین جملهٔ پیرمرد، رنگ از روی عبداللّه پرید و خیره به او نگاه کرد. ناگهان بهخاطر فکری که از سرش گذشت، به خود لرزید. اگر این زندانی پیر که روزگاری بروبیایی در دربار «مقتدرِ عباسی» داشت، آنی نبود که فکرش را میکرد. اگر روزی آزاد میشد و دوباره به دربار برمیگشت! ایوای! حتماً برایش دردسر درست میشد.
پیرمرد با لبخندی آرامشبخش رشتهٔ افکار عبداللّه را پاره کرد و ادامه داد:
«نمیخواهد نگران باشی. علویبودنت رازی است میان من و تو.»
دختر ترکستانی
35,000 تومان – 89,000 تومانعتیقآغا تا میتوانست گامهایش را بلند برمیداشت دور و دورتر شود؛ اما سر پیچ خیابان احساس کرد مأمور شهرداری هنوز در تعقیبش است. اگر فقط یکیدو ماه دیگر متّصل کارش را ادامه میداد، میتوانست یک دکان دروازهآهنی بخرد. زمستانها گرمش میکرد و ناچار نبود هر روز این کتابهای سنگین را به خانه ببرد و بیاورد. در این سنوسال، این هوا برایش سردی میکرد. دیگر طاقت لب خیابان نشستن را نداشت. یک تابلوِ بزرگ هم بالای دروازهٔ دکانش میچسباند که «معالجهٔ آسان سحر و جادو. دعای دلگرمی و محبّت و رفع جنیات در اینجا بهآسانی معالجه میشود.» آنوقت هر روز صبح که میآمد قفس بودینهها را از شاخهٔ درختی که مقابل دکانش است آویزان میکرد. با رنگی دیگر بالای تابلو مینوشت:
«دکانِ عتیقآغای تعویذنویس.»