ورود / ثبت نام
library3
کتابخانه من
فروشگاه صاد
0 محصول / 0 تومان
منو
فروشگاه صاد
ورود / ثبت نام
0 محصول / 0 تومان

صفحه اصلی

داستان و روایت
پژوهش
خودنویس
روایت ایرانی
کتاب صوتی
آموزش درس‌گفتار
وبلاگ
درباره ما

خرید اشتراک سایت

خانه داستان و روایت بزرگسال شما نوزده تماس بی‌پاسخ دارید
کمی بعد از اجل 229,000 تومان
بازگشت به محصولات
با بهار می‌آید
با بهار می‌آید 37,000 تومان–111,000 تومان
الکترونیکیکاغذی

شما نوزده تماس بی‌پاسخ دارید

50,000 تومان–169,000 تومان

نگهبان چند قدم برمی‌دارد و درِ کانتینر پنجم را باز می‌کند. جعبۀ دوم را می‌کشد بیرون. زیپ کاور را سُر می‌دهد پایین. صورت مردی حدود چهل‌ساله بیرون می‌ماند. الناز که در آن لحظه دست‌کمی از آن مرده‌ها نداشت، نزدیک‌تر رفته و خیره می‌شود به صورت مردی که سرش مو ندارد و لب‌های گوشتی‌اش به سفیدی گچ دیوار است. درحالی‌که سرش گیج می‌رود، به‌سمت بازپرس می‌چرخد. دست جلوِ صورتش تکان می‌دهد و می‌فهماند که ویل نیست.

الکترونیکی
کاغذی
صاف
افزودن به علاقه مندی
نام کتاب: شما نوزده تماس بی‌پاسخ دارید نویسنده: خدیجه خانی مترجم: - گوینده: - ناشر: صاد شابک: 4-85-5996-622-978 دسته: داستان و روایت, بزرگسال, رمان
بستن (Esc)

برجسته ترین اثر نشر صاد

"بیروط" تنها اثر ایرانی که همزمان جایزه کتاب سال و جایزه جلال آل احمد را در سال 1402 از آن خود کرد.

شما هم دوست دارید نویسنده شوید؟

نشرسرای خودنویس هرساله طی یک فراخوان ملی همه کسانی را که دارای استعداد نویسندگی هستند به خود فرا می‌خواند.

  • توضیحات
  • نظرات (0)
توضیحات

کتاب نوزده تماس بی پاسخ نوشته خدیجه‌ خانی است. کتاب نوزده تماس بی پاسخ را نشر صاد منتشر کرده است .رمان او درباره اوضاع همه‌گیری کرونا نوشته شده است.

خدیجه خانی در رمان نوزده تماس بی پاسخ داستان را در چهار فصل و زمان و مکان‌های مختلف روایت می‌کند. به نظر می‌رسد حوادث طبیعی و غیرطبیعی با وضعیت فعلی کرونا مقایسه شده است. آیه‌ای که در شروع کتاب نوشته شده، نشان دهنده هدف کلی نویسنده از داستان است.

«فرا می‌رسد روزی که آدمی می‌گریزد از برادرش، مادر و پدرش و از همسر و فرزندانش»

سوره عبس آیه ۳۶-۳۴

شخصیت‌های اصلی رمان، پدر و دختری هستند که در زمان کرونا زندگی را سر می‌کنند اما به دلایل مختلف از هم دور مانده و امکان دسترسی به یکدیگر را ندارند. پدر جانباز شیمیایی و موج زده است که با فلش بک‌ها در دو فصل به زندگی او پرداخته می‌شود و تاثیرات وضعیت او در زمان حال بر جامعه و خانواده‌اش نشان داده می‌شود. در روند داستان به موضوعات اجتماعی دیگری به طور غیرمستقیم گریزی زده شده، که نویسنده لدت کشف آن‌ها را بر عهده خواننده گذاشته است.

الیاس بغض می‌کند. به نقطه‌ای زل می‌زند و دیگر چیزی نمی‌گوید.

پیرزن کپل‌های پت‌وپهنی دارد. ران‌هایش مثل کندهٔ درختِ صدساله می‌ماند؛ اما با حساب خودش هشتاد و سه سال دارد و برایش مهم نیست که از شوهرش ده‌یازده سال بزرگ‌تر است. لنگان وارد خانه می‌شود؛ زیر لب غر می‌زند:

«نعوذباللّه فکر می‌کنه خداست. آدما رو مثل هندونه سَوا می‌کنه. این خوبه؛ این بد.»

همان‌طور که با خودش حرف می‌زند، در را به هم می‌کوبد. با صدای بلند به شوهرش می‌گوید:

«این پدر و دختر یکی از یکی کلّه‌شق‌ترن. لج‌بازی هم حدّی داره والّا! کجای دنیا پدر و دختر ده سال قهر می‌مونن؟ یکی جن شده، اون‌یکی بسم‌اللّه!»

شوهرش که در جوانی عاشق او شده، بعد از این‌همه سال بازهم یواشکی برایش تب می‌کند. درحالی‌که پا روی پا انداخته است، متوجه حرف‌های نصفه‌نیمهٔ زن نمی‌شود؛ داد می‌زند:

«هاااان، چی می‌گی زن؟»

پیرزن می‌گوید:

«آی درد بی‌درماان. تا گلوی من پاره نشده باید به محمدرضا بگم سمعک وامانده‌ت رو ببره درستش کنه.»

درحالی‌که شوهرش سمعک را توی گوشش جابه‌جا می‌کند، پوزخندی می‌زند:

«الکی دلت رو خوش نکن. دفهٔ پیش گفتم سمعکم خراب شده گفت سمعک به چه دردت می‌خوره وقتی سروکارت از صبح تا شب با مرده‌هاست.»

خودش را کمی روی مبل ول می‌کند:

«شایدم راست می‌گه. مرده‌ها بهتر از زنده‌ها می‌شنون.»

پسرش هر یکی‌دو ماه چند فرسنگ راه را با ماشین خودش طی می‌کند و می‌آید دل مادر و پدر پیر را می‌لرزاند. دوباره برمی‌گردد و چند شهر از آن‌ها دورتر می‌شود. پیرزن مأیوسانه می‌گوید: «چشمم از این بچه آب نمی‌خوره. دلمون رو خوش کردیم رفته درس بخونه. چه معلوم نمی‌ره یلّلی‌تلّلی!»

شوهرش سرش را تکان می‌دهد:

«یلّلی‌تلّلی چیه زن؟ کدوم بچه؟ اون دیگه واسه خودش مردی شده.»

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “شما نوزده تماس بی‌پاسخ دارید” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات مشابه

الکترونیکیصوتیکاغذی

چهل و یکم

الکترونیکیکاغذی

سلام همسایه 2؛ کابوس هایی در دل بیداری

الکترونیکیکاغذی

هیولای تلخ

الکترونیکیکاغذی

در هرم هوای هترا

الکترونیکیکاغذی

آراز

الکترونیکیکاغذی

لطفا منتظر بمانید

الکترونیکیکاغذی

مرغی که رؤیای پرواز داشت

الکترونیکیکاغذی

عاصف و اِلدار

logo-samandehi

اینجا کتاب بخوان!

آدرس ما: تهران، خیابان انقلاب اسلامی بین ابوریحان و فلسطین، بن بست سروش، پلاک 2

شماره تماس:  66470016-021

saadpub.ir saadpub.ir

تمام حقوق برای نشر صاد محفوظ است.
  • منو
  • دسته بندی ها
  • داستان و روایت
  • قناری (صوتی)
  • فرهنگ و اندیشه
  • صفحه نخست
  • محصولات
  • حساب کاربری من
  • سبد خرید
  • کتاب‌های الکترونیکی من
  • پرداخت
  • ورود / ثبت نام
سبد خرید
بستن (Esc)

ورود

بستن (Esc)

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز حساب کاربری ندارید؟

ایجاد حساب کاربری
سایدبار
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
ورود
ورود با موبایل
ورود با ‫آدرس ایمیل
آیا هنوز عضو نشده؟ اکنون ثبت نام کنید
بازنشانی رمزعبور
ورود با موبایل
ورود با ‫آدرس ایمیل
ثبت نام
قبلا عضو شده اید؟ اکنون وارد شوید
این یک سایت آزمایشی است
ساخت با دیجیتس
طراحی شده با   دیجیتس
فروشگاه
کتابهای من
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من