کتاب تنها در سامسون اولین داستان ترکان قربانزاده است. این کتاب در داوری آثار رسیده به جشنواره خودنویس سال ۱۳۹۸ به عنوان اثر برگزیده انتخاب شد.
این کتاب براساس زندگی واقعی دختر جسوری است که برای رسیدن به رویاهایش و زندگی بهتر به شهر سامسون ترکیه نقل مکان کرده است .در رشته دندانپزشکی تحصیل میکند.در ابتدا همهچیز خوب است. اما به مرور زمان این دختر ناخواسته درگیر ماجرایی میشود . و که به طور غیرعادی اتفاق میافتد و آرامشش را برهم میزند.
داستان همزمان با یکی از بدترین و ترسناکترین اتفاقاتی پیش می رود سالهاست تمام خاورمیانه و جهان را در برگرفته است.
یک ترم گذشته است و من همچنان در خانهای که از اول قرار بود دونفره باشد، تنها هستم.
کمکم داشتم به این تنهایی عادت میکردم. تا اینکه یک روز بهخاطر سردردی که، هرازگاهی از بدو ورودم به سامسون سراغم میآید. تصمیم میگیرم کلاسها را کنسل کنم تا استراحی کرده باشم.
سرِ نماز هستم که زنگ در را میزنند. صدای مدیرمجتمع را میشنوم مه صدایم میزند. ولی نمیتوانم نماز را رها کنم. بعد از چند دقیقه میبینم خودش در را با کارت یدک باز میکند . به همراه یک نفر دیگر به خانه سرک میکشد. وقتی میبینند سر سجادهام منتظر میمانند تا نمازم تمام شود.
همخانهای جدیدم را آورده است تا خانه را ببیند. نمازم که تمام می شود. سرم را برمیگردانم. چشمم که به هماتاقی تازهواردم میافتد، خشکم میزند!
دختری سرتا پا سیاهپوش که به صورتش پوشیه دارد. اولین چیزی که به ذهنم میرسد، تصویر زنان قاجاری محجبه در عکسها و فیلمها است. تا قبلِ امروز، پوشیه را از نزدیک ندیده بودم. با حالتی متعجّب، پیش خودم میگویم نکند وسط این همه سُنّی مذهب، این دختره شیعه است؛ آن هم یک شیعهء دوآتیشه؟!
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.