آقای هوشنگ گرامی یک مهندس اکتشاف معدن است. یک درخواست جدید برای او ارسال میشود برای معدنی در منطقهای قدیمی؛ منطقهای که بهتازگی نامش را دوباره شنیده است.کجا؟ در دفترچۀ خاطرات و سفرنامۀ پدربزرگش اردشیرخان. ازطرفی نامی هم که در جلوِ اسم درخواستکننده آمده است، آشناست: اسد والامقامان. این نام را در خواب شنیده؟ همهچیز حالتی رؤیاگونه پیدا کرده است. تصمیم میگیرد شخصاً به محل موردنظر برود و با درخواستکننده قرار ملاقاتی میگذارد. بعد وارد ماجراهایی میشوند که هیچجور نمیشود برای کسی تعریف کنند و آنها را باور کرد!
سفر آقای هوشنگ گرامی به آن سو و بازگشتش
40,000 تومان–119,000 تومان
آب و آبادی در اینجا از میان رفته است. امشاسپندان این سرزمین را رها کردهاند و دیوان از هر سو میتازند و شبانه به باغها و درختان میزنند. درختان سرمازده شدهاند و این هفتمین سال است که میوه ندارند. مردم درختها را میبرند و ناامید شدهاند. فرمان والامقامان پیر شده و مردم از او دور شدهاند. درهای عمارت را بسته و با کسی کاری ندارد. دیگر کسی توان ماندن ندارد و مردم بهمرور از اینجا میروند.
نام کتاب:
سفر آقای هوشنگ گرامی به آن سو و بازگشتش
نویسنده:
علی شادکام
مترجم:
-
گوینده:
-
ناشر:
صاد
شابک:
دسته: بزرگسال, داستان و روایت
برچسب: خشک سالی و بحران آب
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.