هیولای مرداب گل ختمی از مجموعه همسایه بغلی، داستانی از گری گیزلین با ترجمه عاطفه حق وردی است. در این قسمت از ماجرا، هارولد و همسایههای عجیب و غریبش باید با یک هیولای افسانهای مبارزه کنند. هیولایی که در مرداب زندگی میکند.
دوتایی صدای تلقوتولوق پنجههای هیولا را میشنیدیم که در اتاقنشیمن میچرخید. ناگهان برای دقایقی، سکوت برقرار شد. بعد از چند لحظه، دستگیره در چرخید.
ایلونا با لحنی گلهآمیز گفت: «خیلی ضدحاله وقتی میبینی هیولاها هم انگشت شست دارن و میتونن باهاش قفل رو باز کنن!»
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.