ورود / ثبت نام
library3
کتابخانه من
فروشگاه صاد
0 محصول / 0 تومان
منو
فروشگاه صاد
ورود / ثبت نام
0 محصول / 0 تومان

صفحه اصلی

داستان و روایت
پژوهش
خودنویس
روایت ایرانی
کتاب صوتی
آموزش درس‌گفتار
وبلاگ
درباره ما

خرید اشتراک سایت

خانه داستان و روایت بزرگسال آقای سالاری و دخترانش
کمی بعد از اجل 229,000 تومان
بازگشت به محصولات
با بهار می‌آید
با بهار می‌آید 37,000 تومان–111,000 تومان
الکترونیکیکاغذی
آقای سالاری و دخترانش

آقای سالاری و دخترانش

49,000 تومان–165,000 تومان

گودرزی یک روز در میان زنگ می‌زد و پیشنهاد استخر و کوه و سفره‌خانه می‌داد. سالاری همه را رد می‌کرد و بهانه‌ای می‌آورد مثل پادرد و کمردرد… وقتی سعید همین پیشنهادها را به او می‌داد، برای ردکردن دعوتش احتیاج به هیچ بهانه‌ای نداشت و سعید هم اصلاً اصرار نمی‌کرد. سالاری خوب می‌دانست چرا باید پیشنهادهای گودرزی را فوراً رد کند. جدا از بی‌حوصلگی، به‌تجربه دریافته بود که آدم‌هایی که خودشان را رفقای قدیمی او می‌دانند، از ارتباط با او هدفی جز پول ندارند.

الکترونیکی
کاغذی
صاف
افزودن به علاقه مندی
نام کتاب: آقای سالاری و دخترانش نویسنده: مجید اسطیری مترجم: - گوینده: - ناشر: صاد شابک: 6-07-5996-622-978 دسته: بزرگسال, داستان و روایت, رمان
بستن (Esc)

برجسته ترین اثر نشر صاد

"بیروط" تنها اثر ایرانی که همزمان جایزه کتاب سال و جایزه جلال آل احمد را در سال 1402 از آن خود کرد.

شما هم دوست دارید نویسنده شوید؟

نشرسرای خودنویس هرساله طی یک فراخوان ملی همه کسانی را که دارای استعداد نویسندگی هستند به خود فرا می‌خواند.

  • توضیحات
  • نظرات (0)
توضیحات

آقای سالاری و دخترانش رمانی از مجید اسطیری نویسنده معاصر ایرانی است که در نشر صاد به چاپ رسیده است. داستان درباره مرد سرمایه‌داری است که کم‌کم دیدش نسبت به دنیا و مردمش تغییر می کند و تحولی در زندگی‌اش پدید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید.

شروع دوران بازنشستگی سالاری برای او با سختی‌ها و مشکلات خاصی همراه است. این مسائل مسیری تازه در زندگی او می‌گشاید. در این راه تازه، نقش اجتماعی او اندک اندک از یک سرمایه‌دار بی‌تفاوت نسبت به جامعه به یک خیرخواه دلسوز تغییر می‌کند. با این وجود برای ایفای این نقش هم با مشکلات زیادی روبرو می‌شود. این داستان شرح و سرانجام آنها را روایت می‌کند.

سالاری روی کف عایق شده پشت بام نشست و چند نفس عمیق کشید.

دوست داشت مشامش پر از بوی ماندگی فضله کبوترها شود. چشم هایش را بست و با صدای بغبغوی کبوترها به خیالش میدان داد تا حال و هوای آن سال‌های خوش دور از دست در درونش زنده شود.

انگار بعد از سال‌ها توانسته بود یک بوی پاک و اصیل را به سینه بفرستد و از نفس کشیدنش لذت ببرد. این بو با او چه کرد! چند دقیقه در همان حال ماند و وقتی چشم گشود میتوانست قسم بخورد که حالش خیلی جا آمده. خیره خیره به دانه برچیدن آن کبوترها نگاه می کرد.

نظرات (0)

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “آقای سالاری و دخترانش” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات مشابه

الکترونیکیکاغذی

زندانبان

الکترونیکیکاغذی

پشت دروازه‌های برزخ

الکترونیکیکاغذی

سلام همسایه 3؛ رازهای دفن شده

الکترونیکیکاغذی

تکیه‌گاه

الکترونیکیکاغذی

هفت چشمه

الکترونیکیکاغذی

آراز

الکترونیکیکاغذی
من مهدی آذریزدی هستم

من مهدی آذر یزدی هستم

الکترونیکیکاغذی

مکاشفه بهاری یک همسایه واله

logo-samandehi

اینجا کتاب بخوان!

آدرس ما: تهران، خیابان انقلاب اسلامی بین ابوریحان و فلسطین، بن بست سروش، پلاک 2

شماره تماس:  66470016-021

saadpub.ir saadpub.ir

تمام حقوق برای نشر صاد محفوظ است.
  • منو
  • دسته بندی ها
  • داستان و روایت
  • قناری (صوتی)
  • فرهنگ و اندیشه
  • صفحه نخست
  • محصولات
  • حساب کاربری من
  • سبد خرید
  • کتاب‌های الکترونیکی من
  • پرداخت
  • ورود / ثبت نام
سبد خرید
بستن (Esc)

ورود

بستن (Esc)

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز حساب کاربری ندارید؟

ایجاد حساب کاربری
سایدبار
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
ورود
ورود با موبایل
ورود با ‫آدرس ایمیل
آیا هنوز عضو نشده؟ اکنون ثبت نام کنید
بازنشانی رمزعبور
ورود با موبایل
ورود با ‫آدرس ایمیل
ثبت نام
قبلا عضو شده اید؟ اکنون وارد شوید
این یک سایت آزمایشی است
ساخت با دیجیتس
طراحی شده با   دیجیتس
فروشگاه
کتابهای من
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من