نمایش 28–36 از 245 نتیجه

نمایش 9 24 36

چگونه یک داستان کوچک بنویسم

75,000 تومان220,000 تومان

این اثر به معرفی نکات لازم برای نوشتن یک داستان کوچک(مینیمال) پرداخته و راه های نوشتن یک داستان کوچک خوب را به همراه معرفی و نقد مهمترین و شاخص ترین داستان های کوچک جهان به مخاطب آموزش می دهد.

تکنیک های مختلف کوچک نویسی و فلسفه نهفته در پشت این قالب در این اثر مورد بررسی قرار گرفته اند.

مقایسه آن با قالب هایی نظیر کاریکلماتور، لطیفه و جوک، و نیز نظریه های بومی نهفته در پس این قالب می توانند برای علاقمندان و پژوهشگران بسیار جالب باشد.

باژ

45,000 تومان126,000 تومان

عشق همه چیز را تغییر می­‌دهد، بدی را به خوبی، سیاهی را روشنایی. چیا بعد از معجزه عشق تغییر می­‌کند و نسبت به گذشته که جوانی لاقید بوده به انسانی بهتر تبدیل می­‌شود اما گذشته هرگز تمام نمی­‌شود و بر زندگیش پنجه می­‌کشد. گذشته در حال و آینده جاری است. در روزگاری که برادر به برادرش رحم نمی­‌کند، اعتماد بیش از حد به رفیقش باعث از بین رفتن آرامش زندگی که بعد از مدت­ها به آن رسیده بود می­‌شود. حسادت همچون آب باریکه­ ای از منافذ عشقشان وارد می­شود و به یکبار سد زندگیشان را فرو می­ریزد. بر حسب تصادف مرگ چیا با حادثه­ ای که بر سر نیکو می­آید همزمان می­شود و این اتفاق انگشت اتهام را به سوی چیا روانه می­کند. چیا که دستش از زندگی کوتاه است به کمک فرشته­ ای سعی می­کند انگشت اتهام را از روی خودش بردارد و در این بین تمام اتفاقاتی که پشت سرش افتاده را متوجه می­شود. ولی همیشه همه چیز خوب تمام نمی­شود.

استخوان های یخ زده

(دیدگاه 2 کاربر)
35,000 تومان104,000 تومان

آدمیزاد هر روز زندگی‌اش در جدل است. تنها تفاوت ما چیزهایی است که بر سر آن‌‎ها مجادله می‌کنیم. معیار و میزان این است که چقدر بر سر مسائل مهم مکث می‌کنیم و می‌جنگیم. در این سلسله‌داستان‌ها انسان‌هایی را می‌بینیم که در دنیای مدرن، بحبوحه‌های بنیادین و وجودی خود را کشف و بر سر آن‌ها می‌جنگند. این شخصیت‌ها با مسائلی چون افسردگی، جنون، مالیخولیا، کابوس، احساس گناه، پریشانی و سردرگمی‌های شخصی و اجتماعی و تنهایی مبارزه می‌کنند و یا با عشق پیروز می‌شوند و یا به مرگ می‌بازند. این قصّه‌ها تلاشی روان‌شناسانه برای شناخت روان آدمی و به‌ویژه زنان و برخورد آن‌ها با جهان مدرن است. داستان‌هایی که روایت می‌شوند تا از معمّای بزرگ چرایی و چگونگی برخورد انسان‌ها با مشکلات و دوراهی‌های اساسی زندگی‌شان پرده بردارد.

واکاوی پدیده روسپیگری در رمان‌های دورۀ پهلوی

93,000 تومان279,000 تومان

روسپیگری یکی از مهم ترین و ناگوارترین انحرافات، مسائل و آسیب‌های اجتماعی تاریخ بشر به حساب می‌آید. بااین‌حال میزان پژوهش و تحقیق در ارتباط با این پدیده جهان شمول در قیاس با پیامدهها و ماندگاری‌اش در طول دوران‌های مختلف بسیار اندک و ناچیز است.

صنعت فرهنگ و مخاطبان مشارکتی

59,000 تومان179,000 تومان

فرهنگ مشارکتی شکل پیچیده‌ای از تعامل و رفتار رسانه‌ای است که پتانسیل طرح جدید افکندن در صنعت رسانه را دارد، چراکه مخاطبان به سازندگان مشترک محتوای رسانه‌ای تبدیل می‌شوند.
دیدگاه‌های آرمان‌شهری حول انگاره فرهنگ مشارکتی، همیشه در عمل تجربه نمی‌شوند. چیزی که من با –مشارکت در تولید سریالی اینترنتی کشف کردم، این بود که میزان دسترسی و عاملیت، همچنان در کنترل امکاناتی است که در میدان مستقر تولید فرهنگی تولید و حفظ‌شده‌اند.
-فرهنگ مشارکتی ممکن است شیوه ساختار‌بندی صنعت رسانه را تغییر دهد، اما همچنان در حدودوثغور صنعت فرهنگ گرفتار است؛ مگر آنکه گسستی فاحش رخ دهد – که آن‌هم ناممکن به نظر می‌رسد چراکه صنعت فرهنگ همچنان به سازگاری [خود با شرایط جدید] ادامه می‌دهد.

از این شهر می روم

45,000 تومان122,000 تومان

عبدالله، سفال‌گری است عاشق پیش‌بینی باد و باران. جوانی‌اش را هم گذاشت پای همین. اما وقتی پیش‌بینی می‌کرد، آنقدر استرس و اضطراب داشت، که چند بار کارش به بهداری کشید. کار آن‌قدر بالا گرفت که به او لقب عبدالله دیوانه دادند. حتی وقتی بزرگ‌تر شد، کسی حاضر نبود به او دختر بدهد. پدربزرگش که در حال احتضار بود، از عبدالله قول گرفت که «دیگر پیش‌بینی نکند.» اول برایش سخت بود. اما با توجه به خشکسالی‌‌ها و نیامدن باران، این امر برایش عادی شد.

اما ماجرا از آن‌جا آغاز شد که خانواده‌ای به عبدالله اجازه دادند بیاید خواستگاری دخترشان. در همین حین، عبدالله می‌شنود مردم شهر می‌خواهند آیین نماز باران را به جا بیاورند. او خیلی جلویِ خودش را می‌گیرد که حرفی نزند. اما با توجه به شناختی که از هواشناسی داشت، گفت: «نماز و دعا فایده نداره. بارونی در کار نیست.» اما مردم علیه او گارد می‌گیرند که «اصلا علت اینکه این سال‌ها خشکسالی بوده، اینه که تو با پیش‌بینی‌هات برای خدا تعیین تکلیف می‌کردی. خدا هم غضب کرده.»

یثرب

140,000 تومان399,000 تومان

 

رمان یثرب بخشی از تاریخ اسلام را به تصویر کشیده است؛بخشی که اهمیت خاصی دارد. یهودیان یثرب بارها و بارها بر اساس تورات، سخن از موعود گفته بودند. به نقلی دلیل اصلی مهاجرت از شامات به سرزمین عربستان سکنی گزیدند. یثرب و پیرامون آن بنا بر همان وعده تورات بود.

مورچه های کارگر

(دیدگاه 1 کاربر)
27,000 تومان74,000 تومان

   این رمان، در فضایی اتفاق می افتد که انسان ها بعد از گذراندن یک بیماری همه گیر(کرونا) درگیر یک اتفاق شدید تر می شوند. خورشید به زمین نزدیک تر شده و همین اتفاق باعث شده است تا یخ قطب های شمال و جنوب ذوب شده و بسیاری از کشور ها زیر آب رفته اند. کشورهایی هم که باقی مانده اند، دچار بحران شدید آبِ شیرین شده اند و درگیر جنگ بر سر منابع آب شیرین هستند. در این بین، دانشمندی دستگاهی می سازد که می تواند آب شور دریاها را به آب شیرین تبدیل کند. اما در خلال آزمایش دستگاه، اتفاقی برایش می افتد و دچار فراموشی می شود که نقطه ی شروع داستان است. بعد از آن، گروهی از دانشمندان زیر نظر دولتی عربی، در تلاش هستند تا دستگاه را دوباره بازسازی کنند. آنها تلاش می کنند تا از طرق مختلف دستگاه را بازسازی کنند اما در خلال این ماجرا، متوجه می شوند که این دستگاه برای کار کردن نیاز به رمز و کدهایی دارد که فقط برزو (دانشمندِ مخترع) از آنها مطلع است و او هم که فراموشی گرفته! آذر که یکی از نفوذی های دولت عربی است، با نزدیک شدن به برزو تلاش می کند تا رمزها و کد ها را بازیابی کنند که در این امر موفق عمل می کند. بعد از پیدا شدن رمزها او تلاش می کند تا برزو را از جزیره فراری دهد. چرا که از نیت منفی دولت عربی مطلع است. اما در راه فراری دادن برزو، سران دولت عربی مطلع می شوند و طی اتفاقاتی که می افتد، برزو که از این ماجرا ها خسته شده، خودش را می کشد و دستگاهش هم طی بروز اتفاقاتی نابود می شود و به نوعی همه چیز به حالت قبل بر می گردد که جهانیان درگیر جنگ هستند. اما برزو دستیاری داشته که آذر در انتهای داستان از او با خبر می شود و هر چند رمان به پایان می رسد، اما دستیار برزو هنوز امید را برای جهانیان زنده نگه داشته!

آنتی ویروس

50,000 تومان159,000 تومان

بازی شروع می‌شود. دوسه باری کتک می‌خورم؛ نه رعدوبرقم کار می‌کند، نه حتّی مشت‌هایم خراشی به هیکل غول‌تشن می‌اندازد. چند باری دکمه‌های مربع، ضربدر و دایره را فشار می‌دهم. یک چشمم به ستون جانم است؛ یک چشمم به فن‌های عجیبب‌وغریبی که غول‌تشن به مرد آهنی من می‌زند. راند اوّل را می‌بازم. غول‌تشن چنان با مشتش من را به هوا پرتاب می‌کند که از کادر خارج می‌شوم و وقتی به زمین برمی‌گردم، چندتکّه شده‌ام. هم‌بازی‌ام ریز می‌خندد و کف دست‌هایش را با شلوارش پاک می‌کند.