ورود / ثبت نام
library3
کتابخانه من
فروشگاه صاد
0 محصول / 0 تومان
منو
فروشگاه صاد
ورود / ثبت نام
0 محصول / 0 تومان
داستان و روایت
فرهنگ و اندیشه
خودنویس
روایت ایرانی
کتاب صوتی
آموزش درس‌گفتار
وبلاگ

خرید اشتراک سایت

خانه داستان و روایت نوجوان آتشگاه
مكان گيرنده
آنجا که جایی نیست
بازگشت به محصولات
با بهار می‌آید
با بهار می‌آید 37,000 تومان – 106,000 تومان
الکترونیکیصوتیکاغذی

آتشگاه

30,000 تومان – 111,000 تومان

لوطک جمعیت زیادی نداشت. افتاده بود در گودی میانِ کوه آتشگاه و جنگل‌های بلوط و تپه‌ها. تا به چندمتری‌اش نمی‌رسیدی بلوطک را هم نمی‌دیدی، اما داشتن یک بازار و خانی با یک قلعه، آنجا را مهم کرده بود. از آبادی‌های اطراف آدم‌های زیادی برای خرید به بازارش می‌آمدند. علاوه بر آن، تلگراف‌خانه و چند ادارهٔ حکومتی هم با ساختمان‌های یک‌طبقه و کوچکشان در همین بلوطک بود. مردم از جاهای اطراف برای خریدن نمک، صابون، نفت و پارچه و تعمیر دوچرخه‌ها و رادیوهایشان به بازار بلوطک می‌آمدند و بازار کوچک بلوطک جواب‌گوی همه‌شان بود.

الکترونیکی
صوتی
کاغذی
پاک کردن
افزودن به علاقه مندی
شناسه محصول: نامعلوم دسته: داستان و روایت, رمان, صوتی, نوجوان
بستن (Esc)

اولویت با نسخه الکترونیکی

محتوا مهم‌تر است

نسخه کاغذی زمان‌بر است!

در نظر داشته باشید ممکن است نسخه کاغذی موجود نباشد
و برای رسیدن به شما ده روز تا دو هفته زمان نیاز داشته باشیم

چرا نسخه کاغذی زمان‌بر است؟

چون ما به تعداد درخواست کتاب چاپ می‌کنیم
و برای هر نسخه کاغذی منتظر چاپ کتاب در چاپ‌خانه می‌مانیم.

  • توضیحات
  • نظرات (0)
توضیحات

این کتاب قصه پسر نوجوانی به نام حبیب است که در بلوطک زندگی می‌کند.

در این روستان خان را روباه خطاب می‌کنند اما اگر آدم‌هایش این کلمه را بشنوند مردم را فلک می‌کنند.

حبیب و دوستش و تصمیم میگیرند خانه‌ی خان را آتش بززند اما این میان حبیب خواسته و ناخواسته درگیر ماجراهایی هیجان‌انگیز و خطرناکی می‌شود.

در کنار خط اصلی داستان ماجرایی فرعی را هم در روستای بلوطک پیش می‌گیریم و نویسنده با روایت جذاب خود خواننده را با خودش به دنیای تازه‌ای می‌برد.

حبیب با خودش فکر کرد با این عقل و هوشی که پدرش دارد، هیچ بعید نیست آتشِ رنگی را هم خودش اختراع کرده باشد.

ولی همۀ مردم بلوطک می‌دانستند این یک سنتِ خانوادگی است که نسل‌به‌نسل منتقل شده و حالا به قربان‌قصاب رسیده است.

حبیب هم چند باری از پدرش این را شنیده بود.

برای همین قربان‌قصاب بارها سعی کرده بود به حبیب یاد دهد که چطور می‌شود با گوگرد و پودرِ علف یله‌رنگ و پوستِ درخت بلوط و یک پودر ترکیبی دیگر که اسمش را گذاشته بود «پودر برقَک»، آتش‌های رنگارنگ به پا کرد.

می‌گفت: «این میراثی است که هر نسل باید به نسل بعدی یاد دهد.» اما حبیب تا هنوز خوب یاد نگرفته بود.

بیشتر از اینکه حوصله داشته باشد از هر ماده و علف و ترکیبات جورواجور در هاون بریزد و بسابد، دوست داشت موقع آتش‌زدن کنار پدرش باشد و شعله‌های رنگارنگ آتش را ببیند که چطور سمت آسمان شراره می‌کشد.

نظرات (0)

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “آتشگاه” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

محصولات مرتبط

الکترونیکیکاغذی

هفت چشمه

الکترونیکیکاغذی

آراز

الکترونیکیکاغذی

قلقلک

الکترونیکیکاغذی

زندانبان

الکترونیکیکاغذی

سفر پرماجرا

الکترونیکیکاغذی

بندی و ماشین جوهرافشان

الکترونیکیصوتیکاغذی

پیامبر بی‌معجزه

الکترونیکیکاغذی

چگونه به مادر بزرگ خواندن یاد دادم

اینجا کتاب بخوان!

آدرس ما: تهران، خیابان انقلاب اسلامی بین ابوریحان و فلسطین، بن بست سروش، پلاک 2

شماره تماس:  63462000-021

تذکر: مخاطبان ارجمند‌ ‌می‌توانند کتاب‌های نشر صاد را در فروشگاه‌های امیرکبیر(انقلاب و کریمخان) شهر تهران تهیه نمایند.

تمام حقوق برای نشر صاد محفوظ است.
  • منو
  • دسته بندی ها
  • داستان و روایت
  • قناری (صوتی)
  • فرهنگ و اندیشه
  • صفحه نخست
  • محصولات
  • حساب کاربری من
  • سبد خرید
  • کتاب‌های الکترونیکی من
  • پرداخت
  • ورود / ثبت نام
سبد خرید
بستن (Esc)

ورود

بستن (Esc)

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

هنوز حساب کاربری ندارید؟

ایجاد حساب کاربری
سایدبار
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
کتابهای من
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من