کتاب دانش اجتماعی اسلامی نوشته محمد آقابیگی کلاکی است که احمد رهدار مقدمهای بر آن نوشته است.
مطالعۀ اثر حاضر میتواند با اهداف مختلف مورداستفادۀ مخاطبان قرار گیرد. اثر حاضر از جنبۀ آموزشی در انجام تحقیقات اجتماعی برخوردار است. جنبۀ دیگر استفاده از این کتاب برای آن دسته از علاقهمندان به رابطۀ علم و دین و مسئلۀ اسلامیسازی علوم و تولید علوم اجتماعی اسلامی است. همچنین این کتاب میتواند موردتوجه حوزههای علمیه و دانشگاه قرار گیرد. امید آن است که نکاتی که در این کتاب به آنها پرداخته شده است، موردتوجه دستگاهها و نهادهای برنامهریز ازجمله شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی حوزههای علمیه که باید به این مسئله بپردازند و زمینۀ لازم را برای تولید علوم اجتماعی اسلامی فراهم آورند، قرار گیرد.
گزیده کتاب
از دیروقت تاکنون این مسئله ذهن فیلسوفان علم را به خود مشغول داشته که آیا زمینه و بوم (جامعه و فرهنگ) عارض بر علم است یا جزئی از ماهیت آن؟ بهعبارتدیگر، آیا تأثیر بوم بر علم تنها از جنس تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر آن بوده یا اینکه خود، بخشی از عوامل معرفتی آن میباشد؟ واضح است که اگر بوم، در زمرهٔ عوامل غیرمعرفتی علم باشد؛ انتقال علم از یک فرهنگ و جامعه به فرهنگ و جامعهٔ دیگر بهسهولت و در غیر این صورت، بهسختی ممکن خواهد بود. البته ازآنجاکه جوامع انسانی در پنهانیترین لایههای خود دربردارندهٔ مشترکات انسانی میباشند؛ درهرصورت، امکان انتقال علم از جایی به جای دیگر همواره وجود دارد. نتیجهٔ منطقی این دیدگاه، پیوستهبودن تاریخ و جوامع انسانی و امکان پشتیبانیکردن تجارب بشری از یکدیگر میباشد. البته، صورتهای مختلف پشتیبانی مذکور _که خود نتیجهٔ نحوهٔ تعامل جوامع و فرهنگها با یکدیگر میباشند_ نتایج متفاوتی از قبیل تصرّف، استخدام، تقلید، اقتباس و تأسیس را درپی دارد. برایناساس، در هر جامعهای انحائی از علم میتوانند وجود داشته باشند: علم تصرّفی، علم استخدامی، علم تقلیدی، علم اقتباسی و علم تأسیسی.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.