کتاب عشق یک لبخند نیم سانتی از مجموعه داستان و روایت، اثری از مهین سمواتی است. این داستان از زبان فرشته روایت میشود. دختری که در یک خانواده پرجمعیت زندگی میکند و حسرت یک نمره بیست به دلش مانده است.
فرشته راوی داستان، دختری است که در یک خانواده پر جمعیت به دنیا آمده است. خانه آنها حیاط بزرگی دارد و آدمهای بسیاری در اتاقهای دور حیاط زندگی میکنند. عمو، زن عمو و عمهاش هم با آنها همسایه هستند.
فرشته اتفاقهایی را که در این خانه بزرگ برایشان رخ میدهد تعریف میکند و از زندگیاش و ماجراهایی که برایشان پیش میآید، میگوید. ماجرایی مثل روزی که نمره بیست گرفت و دفترش پاره شد، تمام حرفهایی که از پدر مادر و معلمش شنید: «ای کاش تو پسر بودی!» «یک خواهر یه این باهوشی و یکی دیگه همیشه در عالم هپروت» ، قضیه دزدی طلاهای مادرش و …
آقا جان حسابی توی فکر بود و خیره شده بود به دیوار. بیستم را نشانش دادم، دفترم را گرفت دستش و نگاهش کرد. منتظر یک عکس العمل شورانگیز بودم، اما فقط به اندازه نیم سانتی متر از هر طرف لبهایش کش آمد، به اندازه دو سانتی متر هم سر تکان داد و دفتر را داد دستم. یکدفعه سردم شد و فکر کردم یعنی من فقط برای نیمسانتیمتر لبخند و خوشحالی اینقدر درس خواندم و نوشتم! دفتر را بستم و تصمیم گرفتم بیست را نشان بقیه ندهم.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.