اخبار

روایت خواهرانه از قائد اعظم پاکستان

علی الله سلیمی نویسنده و منتقد ادبی در روزنامه ایران مورخ دوشنبه 23 مرداد 1402 درباره کتاب “برادر من” – نوشته فاطمه جناح با ترجمه احمد شهریار که به تازگی توسط نشر صاد منتشر شده است – می گوید:

 در روایتگری تاریخ، علاوه بر تاریخ‌نگاران حرفه‌ای و سرشناس، در مواردی، افراد نزدیک به چهره‌های تاریخی هم روایت‌های خاص خود را دارند که اتفاقاً روایت این افراد از بسیاری جهات ارزش‌های تاریخی مضاعفی دارد، چرا که آنها جزئیاتی از ابعاد شخصیتی و ناگفته‌های زندگی آن چهره خاص تاریخی را بیان می‌کنند که در کمتر کتاب تاریخی به آن موارد اشاره شده است. مثال روشن در این زمینه، کتاب «برادر من» نوشته فاطمه جناح با ترجمه احمد شهریار است که به تازگی از سوی انتشارات صاد در تهران چاپ و منتشر شده است. این کتاب روایتی از زندگی محمدعلی جناح، معروف‌ به‌ قائد اعظم‌ (1948-1876م) رهبر جنبش‌ استقلال‌ و بنیانگذار جمهوری اسلامی پاکستان به قلم فاطمه جناح، خواهر این سیاستمدار مسلمان پاکستانی است که نگاهی از درون به تاریخچه خاندان جناح و شخص محمدعلی دارد و مسیر و فراز و نشیب‌های زندگی برادرش را روایت می‌کند. راوی کتاب، خود یک جراح دندانپزشک پاکستانی، زیست‌شناس، استاد و یکی از بنیانگذاران اصلی پاکستان بعد از استقلال این کشور محسوب می‌شود که در پاکستان از او به عنوان خاتون پاکستان یا مادر ملت نامبرده می‌شود. فاطمه جناح، نقش مهمی در جنبش تحریک پاکستان و اتحادیه دانشجویان زن مسلمان هند داشت. وی پس از تأسیس کشور پاکستان و مرگ برادرش، در صحنه سیاست پاکستان باقی‌ماند و در ۹ جولای ۱۹۶۷ در شهر کراچی درگذشت.


اما روایت فاطمه جناح از برادرش، محمدعلی جناح حاوی نکات مهم تاریخی است که مرور آنها خالی از لطف نیست. او کتاب «برادر من» را در سه فصل روایت می‌کند که فصل اول با عنوان «از کاتیاوار تا کراچی» به تاریخچه خاندان جناح در پاکستان می‌پردازد و اتفاق‌های مهم زندگی محمدعلی جناح را از زمان تولد تا اعزام به انگلستان برای ادامه تحصیل، بیان می‌کند.

در فصل دوم، «از تاجر تا وکیل»، تغییر رویکرد فکری و تحصیلی محمدعلی از تجارت به وکالت شرح داده می‌شود و «فصل سوم» به فعالیت‌های سیاسی محمدعلی جناح برای بنیانگذاری و استقلال پاکستان اختصاص یافته است. فاطمه جناح در این فصل می‌گوید: «او هر کجا رفت، من همراهش بودم. اینکه مسلمانان داشتند از خواب غفلت بیدار می‌شدند، باعث دلگرمی بود. با گذر زمان، تعداد رو به رشد مردم در جلسات سخنرانی او، نشانگر این واقعیت بود که نه تنها اتحادیه مسلمانان سراسر هند مؤثر بوده و در افکار عمومی مسلمانان نفوذ بیشتری پیدا کرده است، بلکه محمدعلی جناح هم روز به روز دارد چهره محبوب‌تری می‌شود. وقتی می‌گفت که «مسلمانان قدرت بزرگی هستند که می‌توانند در آینده، در اصلاحات سیاسی کشور، نقش اساسی ایفا کنند؛ اما به‌شرط اینکه با هم متحد بشوند»، مردم تا مدت‌ها شعارهای حماسی سرمی‌دادند و کف می‌زدند.»

در بسیاری از بخش‌های کتاب، فاطمه جناح، نگرانی‌های خواهرانه خود را از بیماری برادرش، محمدعلی جناح در بحبوحه ورودش به فعالیت‌های سیاسی در پاکستانِ قبل از استقلال و همچنین وخامت حال این برادرِ بیمار در ماه‌های نخست استقلال این کشور مسلمان در شبه‌قاره هند و همچنین مرگ برادرش، محمدعلی جناح در کراچی با احساس خواهرانه روایت می‌کند.

بازگشت به لیست